مرگ ر امریکا
سوال:گاهى هنگام خواندن نمازواجب متوجه کودکى مى شويم که درحال انجام کار خطرناکى است،آيا جايز است بعضى از کلمات سوره حمد يا سوره ديگر يا بعضى از ذکرها را بلند بخوانيم تا کودک يا کسانى که در خانه هستند، متوجه شوند و خطر رفع گردد؟
اگر هنگام قيام نماز دست يا ابرو را براى فهماندن چيزى به کسى و يا در جواب سؤال او تکان دهيم، آن نماز چه حکمى دارد؟
جواب: اگر بلند کردن صدا هنگام قرائت آيات يا ذکرهاى نماز براى آگاه کردن ديگران، موجب خروج از هيأت نماز نشود، اشکال ندارد. مشروط به اين که قرائت و ذکر به نيت قرائت و ذکر باشد، و حرکت دادن دست يا چشم و ابرو اگر مختصر و به نحوى باشد که با استقرار و آرامش و يا هيأت نماز منافات نداشته باشد، موجب بطلان نماز نمى گردد.منبع: آيت الله خامنه اي،اجوبه الاستفتائات،س504
خدای متعال در زبان این تأثیر را قرار داده است، در امر و نهی این اثر را قرار داده است، ما چرا این حکم الهی را درک نمی کنیم و حاضر نیستیم از این ابزار الهی استفاده کنیم؟ عمل کنید تا ببینید می شود یا نمی شود. حرف بزنید، بگویید، یک کلمه، بیشتر هم نمی خواهد. لازم نیست سخنرانی بکنید، کسی را که می بینید خلافی مرتکب می شود، دروغی را، غیبتی را، تهمتی را، کینه ورزی نسبت به برادر مؤمن را، بی اعتنایی به محرمات دین را، بی اعتنایی به مقررات را، اهانت به پذیرفت های ایمانی مردم را، پوشش نامناسب را، هر کدام از این کارها را کسی انجام داد، یک کلمه، لازم نیست با خشم باشد، یک کلمه آسان بگویید: این کار شما خلاف است، نکنید. شما بگویید، دیگری بگوید گناه در جامعه خشک می شود، تأثیر امر و نهی زبانی -اگر انجام گیرد- از تأثیر مشت پولادین حکومت ها بیشتر است..
امام حسن عسگری علیه السلام:
أُوصیکُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَ الْوَرَعِ فى دینِکُمْ وَالاْجْتَهادِ لِلّهِ وَ صِدْقِ الْحَدیثِ وَ أَداءِ الأَمانَةِ إِلى مَنِ ائْتَمَنَکُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فاجِر وَ طُولُ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجَوارِ. فَبِهذا جاءَ مُحَمَّدٌ(صلى الله علیه وآله وسلم) صَلُّوا فى عَشائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ، فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذا وَرَعَ فى دینِهِ وَ صَدَقَ فى حَدیثِهِ وَ أَدَّى الاْمانَةَ وَ حَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ قیلَ: هذا شیعِىٌ فَیَسُرُّنى ذلِکَ. إِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا زَیْنًا وَ لا تَکُونُوا شَیْنًا، جُرُّوا إِلَیْنا کُلَّ مَوَدَّة وَ ادْفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبیح، فَإِنَّهُ ما قیلَ فینا مِنْ حَسَن فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ ما قیلَ فینا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ کَذلِکَ. لَناحَقٌّ فى کِتابِ اللّهِ وَ قَرابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللّهِ وَ تَطْهیرٌ مِنَ اللّهِ لا یَدَّعیهِ أَحَدٌ غَیْرُنا إِلاّ کَذّابٌ. أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللّهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ تِلاوَةَ الْقُرانِ وَ الصَّلاةَ عَلَى النَّبِىِّ(صلى الله علیه وآله وسلم)فَإِنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسُولِ اللّهِ عَشْرُ حَسَنات، إِحْفَظُوا ما وَصَّیْتُکُمْ بِهِ وَ أَسْتَوْدِعُکُمُ اللّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکُمْ السَّلامَ.1
شما را به تقواى الهى و پارسایى در دینتان و تلاش براى خدا و راستگویى و امانتدارى درباره کسى که شما را امین دانسته ـ نیکوکار باشد یا بدکار ـ و طول سجود و حُسنِ همسایگى سفارش مى کنم. محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم)براى همین آمده است.
در میان جماعت هاى آنان نماز بخوانید و بر سر جنازه آنها حاضر شوید و مریضان شان را عیادت کنید و حقوقشان را ادا نمایید، زیرا هر یک از شما چون در دینش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته مى شود: این یک شیعه است، و این کارهاست که مرا خوشحال مى سازد.
تقواى الهى داشته باشید، مایه زینت باشید نه زشتى، تمام دوستى خود را به سوى ما بکشانید و همه زشتى را از ما بگردانید، زیرا هر خوبى که درباره ما گفته شود ما اهل آنیم و هر بدى درباره ما گفته شود ما از آن به دوریم.
در کتاب خدا براى ما حقّى و قرابتى از پیامبر خداست و خداوند ما را پاک شمرده، احدى جز ما مدّعى این مقام نیست، مگر آن که دروغ مى گوید. زیاد به یاد خدا باشید و زیاد یاد مرگ کنید و زیاد قرآن را تلاوت نمایید و زیاد بر پیغمبر(صلى الله علیه وآله وسلم) صلوات بفرستید زیرا صلوات بر پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) ده حسنه دارد.
آنچه را به شما گفتم حفظ ( و عمل) کنید و شما را به خدا مى سپارم، و سلام بر شما.
1. بحارالأنوار، ج 75، ص 372
یکی از خرافه هایی که متاسفانه در چند سال گذشته در میان مردم جایی باز کرده مربوط به روز آخر ماه صفر و شب اول ماه ربیع الاولی می باشد که شاید عده ای اصل آن را مستندبه روایتی به نقل از مفاتیح الجنان بدانند که منجر به رواج اعمالی هم گشته است
مرحوم شیخ عباس قمی می فرمایند این ماه ( ماه صفر) معروف است به نحوست. مستند آنان حدیثی از پیامبر است که فرمودند: من بشرنی بخروج آذار فله الجنه. هر کس مرا به خروج ماه صفر بشارت دهد بهشت را به او بشارت می دهم
در این نگاشته ی مختصر می خواهیم بررسی کنیم که آیا این مطلب صحت دارد یا خیر ؟
اصل این حدیث در کتاب علل الشرایع شیخ صدوق نقل شده و غالب منابع دیگر نیز این حدیث را از این کتاب نقل کرده اند، اما با آنچه که در بین مردم مشهور است تفاوت های مهمی دارد :
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ السِّنَانِیُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُؤَدِّبُ وَ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الوَرَّاقُ وَ عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الدَّقَّاقُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَکْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِیبٍ عَنْ تَمِیمِ بْنِ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعَبْدِیِّ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ کَانَ النَّبِیُّ ص ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْکُمُ السَّاعَةَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِکَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ یُحِبُّ أَنْ یَعُودَ لِیَکُونَ هُوَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَیَسْتَوْجِبَ الْجَنَّةَ فَعَلِمَ النَّبِیُّ ص ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِیَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ سَیَدْخُلُ عَلَیْکُمْ جَمَاعَةٌ یَسْتَبِقُونَ فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُو ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ فَقَالَ لَهُمْ فِی أَیِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِیَّة فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ ص قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَکِنْ أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قَوْمِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ کَیْفَ لَا تَکُونُ کَذَلِکَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ مِنْ حَرَمِی بَعْدِی لِمَحَبَّتِکَ لِأَهْلِ بَیْتِی فَتَعِیشُ وَحْدَکَ وَ تَمُوتُ وَحْدَکَ وَ یَسْعَدُ بِکَ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَ تَجْهِیزَکَ وَ دَفْنَکَ أُولَئِکَ رُفَقَائِی فِی الْجَنَّةِ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُون .
محمّد بن احمد سنانى و احمد بن حسن قطان و حسين بن ابراهيم بن احمد بن هشام مؤدّب و على بن عبد اللَّه ورّاق و على بن احمد بن محمّد دقّاق رضى اللَّه عنهم جملگى از ابو العبّاس احمد بن يحيى بن زكريّا قطان از بكر بن عبد اللَّه بن حبيب، از تميم بن بهلول، از پدرش، از ابى الحسن عبدى از سليمان بن مهران، از سعيد بن جبير، از ابن عبّاس نقل می کند که وى گفت: روزى پیامبر صلّى اللَّه عليه و آله در مسجد قبا نشسته بودند و جمعى از صحابه نزد آن حضرت شرف حضور داشتند.
حضرت فرمودند: اوّلين كسى كه بر شما وارد شود اهل بهشت است، اصحاب كه اين كلام را شنيدند برخى از آنها از جا برخاسته و بيرون رفتند و هر كدام سعي داشتند زودتر از ديگرى به مسجد برگردد تا اوّلين نفر محسوب شده و بدين ترتيب مستوجب بهشت گردد،پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله از حركت ايشان آگاه گرديد، خطاب به جماعت باقيمانده كرده و فرمودند:
به زودى جماعتى بر شما وارد مىشوند كه هر يك بر ديگرى پيشى مىگيرد، آنكه بشارت بمن دهد كه ماه آذار خارج شده اهل بهشت مىباشد، جماعتى كه بيرون رفته بودند بازگشتند و در ميان ايشان ابوذر رحمة اللَّه عليه بود، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: در چه ماهى از ماههاى رومى هستيم؟ابوذر عرض كرد: يا رسول اللَّه ماه آذار خارج شده است. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: من خود اين را مىدانستم منتهى خواستم اين جماعت بدانند كه تو مردى از اهل بهشت هستى و چگونه اين طور نباشد و حال آن كه بعد از من تو را به جرم محبّتت به اهل بيت من از حرم من طرد مىكنند و از آن پس تنها زندگى كرده و غريب و تنها خواهى مرد و جماعتى به واسطه تو سعادتمند خواهند شد، آنان كسانى هستند كه در تجهيز و تدفين تو سعى خواهند نمود، ايشان رفقاء من در بهشت جاويد خواهند بود، همان بهشتى كه حقّ تعالى وعدهاش را به متّقين داده است. 1
بررسي روايت:
۱. علماي شيعه اين حديث را قبول دارند و اين حديث از نظر سند مشكل ندارد.
۲. در اين حديث هيچ اشارهاي به ماه صفر نشده بلكه در تمام احاديث مشابه فقط ماه آذار آمده كه اين ماه از ماههاي رومي است و با ماههاي قمري سنخيت زماني ندارد. كه آن هم نشانه اي براي اهل نجات بودن حضرت اباذر غفاري رحمه الله عليه است.
۳. اين كه گروهي گفته اند ماه آذار با ماه صفر همزمان بوده و پيامبر اعظم قصد داشتند خروج ماه صفر را يادآور شوند مردود است چرا كه اگر حضرت اين مقصود را داشتند چرا از ماه رومي نام بردند
۴. در حديث ياد شده، بشارت به خروج ماه موضوعيت ندارد! بلكه تأكيدي بر فضائل شيعيان اهلبيت عليهم السلام است كه اتفاقاً درمورد تصريح متن حديث نيز است كه حضرت فرمودهاند: كه اي ابوذر هدف من از اين پرسش فقط اين بود كه مردم بدانند كه تو اهل بهشت هستي... چرا كه تو از دوستداران اهل بيت من هستي !!
از آنجا كه اين حديث، شامل فضائل اهلبيت و شيعيان اهلبيت عليهم السلام است، بدخواهان اهلبيت عليهم السلام طبق معمول دست به شيطنت زده و دو اقدام انجام داده اند.
۱. برخي با آن به مخالفت پرداختهاند و گفتهاند:«لا اصل له !!!» تا ناچار به توجيه رفتار خليفه سوم با آن بزرگوارنباشند.
و يذكر أن رسول الله صلي الله عليه و سلم قال: ”من بشرني بخروج أذار بشرته بالجنة” قال أحمد بن حنبل: لا أصل لهذا.
احمد بن حنبل اين حديث را جزء چهار حديثي ميداند كه در بين مردم شائع هستند، اما سند ندارند!
۲. برخي ديگر به داستان سرايي دست زده و به جاي «آذار» كلمه «صفر» را جا زده اند و به استناد حوادث اين ماه سخن «من بشرني بخروج صفر بشرته بالجنه» را ترويج كرده اند.
جمع بندي:
از مجموع آنچه گفته شد به اين جمع بندي مي رسيم:
۱. در منابع فريقين، هيچ سندي براي سخن «بشارت به خروج از ماه صفر» نقل نشده است و اين سخن صرفا يك كلام مشهوراست كه قابل اعتماد نيست.
۲. در منابع فريقين هيچ سخني درباره مژده بهشت دادن پيامبر صلي الله عليه و آله به كسي كه بشارت ماه ربيع را بدهد وجود ندارد.
۳. مباركي و شومي زمان ها تابع رويدادها و حوادث تلخ وشيرين هستند و عقل نيز اين معنا را تأييد مي كند در ميان آيات و روايات نيز با اين ادبيات مواجه هستيم. چنانكه در بعضي روايات ديگر ميخوانيم كه روز سوّم ماه روز نحسي است، چرا كه آدم و حوا در آن روز از بهشت رانده شدند و لباس بهشتي از تن آنها كنده شد. و يا اينكه روز هفتم ماه روز مباركي است، چرا كه حضرت نوح سوار بر كشتي شد.
۴. حوادث و رويداها نتيجه اعمال خود انسان هستند و البته دعا و صدقه واعمال نيك بسياري از بلاها را دفع مي كند از اين رو به بسم الله گفتن، صدقه دادن و اعمال خير درآغاز هر كار بزرگ از جمله مسافرت ها سفارش شده است.
۵. توجه دادن به سرگذشت هاي پيشينيان كه دچار عذاب شده اند و با اعمال خود نعمت و بركت را به نحوست ونقمت تبديل كرده اند براي آن است كه رفتار و اعمال خود را بر حوادث تاريخي سازنده تطبيق دهيم و از حوادث مخرّب و روش بنيانگذاران آنها فاصله گيريم و همواره براي جلب رحمت الهي و دفع بلاها و گرفتاري ها از نافرماني فاصله گرفته و با اعمال نيك،استغفار، دعا، صدقه و... خود را بيمه كنيم..
۶. روزهايي از سال بر دست كشيدن از كسب وكار سفارش شده است كه دو مقصود عقلايي براي آن وجود دارد مانند روز عاشورا كه بنياميه به گمان پيروزي (ظاهري) بر اهلبيت آن روز را مسعود و مباركي ميشمرد و در روايات شديداً تبرك به آن روز نهي شده و حتي دستور دادهاند كه آن روز را روز ذخيره آذوقه سال و مانند آن قرار ندهند، بلكه كسب و كار را در آن روز تعطيل كنند و نيز در اين روز به اقامه عزا براي سيد وسالار شهيدان بپردازند.
2. طبقات الشافعیة الکبری / عبدالوهاب ابن علی سبکی /151
3. الموضوعات / ابن الجوزی ۲ / ۷۴
ایشان در جواب می فرماید: این چند ساعت عمرم را صرف خدمت به خلق و گره گشائی از مردم می کنم و اگر دیدم که کاری نمی توانم برای کسی انجام دهم می روم جلوی در خانه ام می نشینم تا شاید کسی به من مراجعه بکند و بگوید حاج آقا برایم استخاره ای بگیرید.