مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

بازسازی


سلام

باحول وقوه الهی طی دو روز گذشته بنای قدیمی حسینیه حضرت رقیه "سلام الله علیها" با همت دوستان تخریب و در تلاش برای بازسازی و ساخت بنای جدید هستیم دست همه دوستداران اهل بیت را در یاری رساندن به هر عنوان وطریقی را می فشاریم و منتظرتان هستیم.

روز ارتش مبارک

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز (چهارشنبه) در آستانه 29 فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی در دیدار جمعی از فرماندهان، کارکنان منتخب و اعضاء پایگاههای بسیج شهرکهای سازمانی و همچنین تعدادی از خانواده های ارتشیان، ارتش جمهوری اسلامی ایران را مایه افتخار و ارتشی مردمی، علمی، اعتقادی، دارای ابتکارات گوناگون و آزموده شده خواندند و با اشاره به غیر منطقی بودن جبهه استکبار به سرکردگی امریکا، تأکید کردند: امروز، تمدن غرب بواسطه تناقض ها، بی منطقی ها، زورگویی ها و بی اعتنایی به اصول انسانی در معرض سقوط و سرنگونی قرار گرفته است

http://s2.picofile.com/file/7730773545/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1.jpg

وقف


حاج قاسم سلیمانی نیمی از اموال خود را وقف کرد

http://s3.picofile.com/file/7729085050/%D8%B3%D9%84%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpg
 
در اقدامی شایسته سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی در پایان مراسم روضه خوانی حضرت زهرا(س) با حضور نماینده سازمان اوقاف و امور خیریه نیمی از دارایی خود را در شهر کرمان وقف نمود
 فرمانده سپاه قدس پنجاه درصد از کل اموال خود را شامل ۵ قطعه ملک در خیابان شهید رجایی کرمان را با هدف گسترش سیره و فرهنگ حضرت زهرا(س) وقف نمود.

این امر به رغم مخالفت حاج قاسم سلیمانی توسط یکی از دوستان ایشان رسانه ای شد.

http://s2.picofile.com/file/7729085478/%D8%B3%D9%84%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C1.jpeg

فاطمیه...


چرا برای فاطمیه دو تاریخ ذکر شده است؟

تاریخ شهادت حضرت زهرا(س)در روایات مختلفی متفاوت است و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر(ص) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان.

شهادت غریبانه حضرت زهرا(س) در فاصله کمی از رحلت پدر گرامیشان اتفاق افتاده است. اما تاریخ دقیق شهادت ایشان در میان روایت های مورخان متفاوت است.

با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص)  در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند.

اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت زهرا (س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند
.

بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از 13 تا 15 جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد
.

البته در فرهنگ عامه شیعیان عراق عزاداری فاطمیه به جای دو دهه، در  سه دهه برگزار می‌شود، که «دهه اول فاطمیه» ۴۰ روز بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) است، که مورخ هشتم ربیع الثانی است. البته این تقسیم بندی دربعضی هیات های شهرهایی مانند قم و تهران هم  وجود دارد.

علت اختلاف ها در زمان شهادت چیست؟

با وجود این که علمای شیعه و سنی به خاطر شرایط خاص روزهای پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت و تدفین مخفیانه و شبانه حضرت زهرا(س)  روایت های مختلفی از تاریخ شهادت آن حضرت ذکر کرده اند. اما شاید بتوان گفت بزرگترین دلیل این اختلاف، شیوه نگارش و رسم الخط خاص آن زمان بوده است.

در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75 روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95 روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود.

در نوشته‌های عربی قدیم از نقطه استفاده نمی‌شده است و کلیه‌ی حروف دارای نقطه نبودند، به‌همین خاطراعداد «هفتاد»(سبعون) و «نود» (تسعون) در زبان عربی مانند هم نوشته می‌شده است که برای تاریخ نویسان دوره‌های بعد قابل تشخیص از هم نبوده است.

با این حال به نظر می رسد براساس روایت های مختلف مورخان شیعه، احتمال شهادت حضرت زهرا(س) در فاطمیه دوم یعنی95 روز پس از رحلت پیامبر(ص) بیشتر باشد. هرچند علما و بزرگان دینی توصیه به پاسداشت  و عزاداری در هردو تاریخ داشته اند.

http://s3.picofile.com/file/7725321719/fatemieh_back_6.jpg

 

مصلحت اندیشی ..

تفاوت بنیادین  !!

اگر مصلحت اندیشی و عمل گرائی هاشمی را با رویکرد ایدئولوژیک و تکلیف محور مقام معظم رهبری مقایسه نماییم ، نتایج معناداری به دست خواهد آمد که در فهم تفاوت بنیادین این دو نگرش مؤثر خواهد بود .

رهبر انقلاب در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری می فرمایند :

بعضی ها در فضای فتنه ، این جمله « کن فی الفتنه کابن اللبون لاظهر فیرکب ولاضرع فیحلب »را بد می فهمند و خیال می کنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد ، بکش کنار ! اصلا در این جمله این نیست که «بکش کنار ». این معنایش این است که به هیچ وجه فتنه گر نتواند از تو استفاده کند ؛ از هیچ راه .« لاظهر فیرکب و لاضرع فیحلب »نه بتواند سوار بشود ، نه بتواند تو را بدوشد .مراقب باید بود ...

این کنار کشیدن ، خودش همان ضرعی است که یحلب ؛ همان ظهری است که یرکب !ً گاهی سکوت کردن ، کنار کشیدن ، حرف نزدن ، خودش کمک به فتنه است . در فتنه همه بایستی روشنگری کنند ؛ همه بایستی بصیرت داشته باشند.

بیانات معظم له در دیدار با اعضای مجلس خبرگان مورخه 2/7/1388


همچنین در دیدار دانشجویان و جوانان قم اظهار می دارند :

گاهی بصیرت هم وجود دارد ، اما درعین حال خطا واشتباه ادامه پیدا می کند که گفتیم بصیرت شرط کافی برای موفقیت نیست ، شرط لازم است . در اینجا عواملی وجود دارد ؛ یکی اش مسئله نبود عزم و اراده است . بعضی ها حقائقی را می دانند ، اما برای اقدام تصمیم نمی گیرند ؛ برای اظهار تصمیم نمی گیرند ؛ برای ایستادن در موضع حق و دفاع از حق تصمیم نمی گیرند . البته این تصمیم نگرفتن هم عللی دارد :

گاهی عافیت طلبی است ، گاهی تنزه طلبی است ، گاهی هوای نفس است ، گاهی شهوات است ، گاهی ملاحظه منافع شخصی خود است ،گاهی لجاجت است .یک حرفی را زده است ، می خواهد پای حرف بایستد ، به خاطر اینکه ننگش می کند از حرف خودش برگردد...

این به خاطر همین عوامل است ؛ هواهای نفسانی ، شهوات نفسانی ،غرق شدن در مطالبات مادی . عامل اصلی اینها غفلت از ذکر پروردگار ، غفلت از وظیفه ، غفلت از مرگ ، غفلت از قیامت است ؛ اینها موجب می شود که به کلی صدوهشتاد درجه جهت گیری شان عوض شود .

بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان و جوانان قم 4/8/1389

 

 

چرا ..؟

رفتارهای هاشمی  در آئینه حوادث تلخ فتنه 88!!

چرا آقای هاشمی با تمام توان به پشتیبانی از جریانی برخاست که سوق دادن نظام سیاسی ایران به سمت سکولاریزاسیون و گسست از اندیشه های امام را راهبرد رسمی خود می پنداشت ؟

چرا آقای هاشمی علی رغم تأکیدات فراوان مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم روشنگری خواص در شرائط فتنه گون ، موضع گیری صریح آنها و مرزبندی شان با گروه های ضدانقلاب ، در کمال ناباوری سکوت اختیار کرد وچشم خود را بر همه آشوبگری ها ، فتنه انگیزی ها ، حرمت شکنی ها و هتاکی ها فرو بست ؟

چرا آقای هاشمی به عنوان یکی از برجسته ترین شاگردان مبارز مکتب خمینی ، این میزان زاویه گرفتن اصلاح طلبان از آرمان های امام راحل را برتافت و در برابر شعارهای جریا نفاق هیچ واکنشی از خود نشان نداد ؟

چرا آقای هاشمی پس از آشکار شدن نیّات پنهان جنبش سبز که رسما مورد حمایت سران آمریکا ، اسرائیل و انگلیس قرار داشت ، باز هم حاضر به مرزبندی شفاف با این فرقه ساختارشکن نشد ؟

چرا آقای هاشمی به گونه ای عمل می کرد که طراحان فتنه او را مهره پشتیبان خود در درون حاکمیت برای اجرای سیاست چانه زنی از بالا می دانستند ؟

چرا آقای هاشمی در جریان فتنه 88 تبدیل به شخصیتی شده بود که مخالفان نظام سعی داشتند او را رویاروی رهبری قرار دهند تا جائی که صفوف نماز جمعه اش جولانگاه سیاسیونی معاند ولایت فقیه و جماعتی بی دین گردید ؟

چرا آقای هاشمی از حمایت فرزندانش و توجیه رفتار آنان که آتش افروزی شان در ناآرامی پس از انتخابات برکسی پوشیده نبود ، دست برنداشت ؟

و ...


http://s2.picofile.com/file/7719289137/%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C.jpeg

 

وظیفه ایمانی...

وظیفه انقلابی !!

به نظر می رسد هاشمی رفسنجانی در مواجهه با رخدادهای سیاسی و اجتماعی ، حفظ جایگاهش در آرایش نخبگان نظام را بر وظیفه ایمانی و انقلابی ترجیح می دهد . لذا بالحاظ کردن این مسئله در هنگام تصمیم گیری ، معمولا از اتخاذ مواضع صریح و مرزبندی های روشن می پرهیزد . شخصیت منعطف فراجناحی هاشمی وی را قادر می سازد تا به اقتضای شرائط سیاسی کشور تغییر روش داده و در صورت لزوم حتی با جریانی که چندی پیش سنگین ترین عملیات تخریب را علیه وی به اجرا گذاشته بود ، برای تحقق یک هدف واحد و شکست جریان رقیب موتلف شود.


http://s1.picofile.com/file/7719289458/%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C.jpeg

هاشمی علی الخصوص در مواقع بروز بحران های سیاسی تاکتیک سکوت ، عدم موضع گیری شفاف ، اظهارنظرهای مبهم و چندپهلو و قرار گرفتن در سایه را دنبال می کند و به انتظار روشن شدن فضا می نشیند تا بدین ترتیب هم مانع سوختن کارت های برنده اش گرددوهم بتواند حرکت های بعدی خود را متناسب با آرایش جدید قدرت طراحی نماید . در فرآیند فتنه پس از انتخابات 88 نیز شاهد همین تاکتیک توسط سیاستمدار مصلحت اندیش بودیم .

 

عمل گرائی هاشمی ..


عملکرد هاشمی !!

عملکرد هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از برجسته ترین سیاستمداران جمهوری اسلامی ایران در فرآیند قبل و پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 مورد بررسی قرار گرفته و دلائل رفتارها ومواضع خاص وی واکاوی و ریشه یابی گردد.مطالعات انجام شده ،این فرضیه ابتدائی را در ذهن تقویت کرد که جهت گیری های سیاسی هاشمی معلول رویکرد عملگرای وی به عرصه سیاست می باشد.


http://s2.picofile.com/file/7719289351/%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C1.jpeg

در واقع اقتضائات عمل گرائی ، هاشمی را وامی دارد تا همواره در اتخاذ مواضعش حساب هزینه و فائده را سرلوحه کار قرار داده و منفعت طلبانه و مصلحت اندیشانه تصمیم سازی نماید .

بدون تردید چنین رویکرد در یک بستر سیاسی سکولار و غیر ارزشمدار نه تنها مذموم نیست ،بلکه کاملا طبیعی و عقلائی به حساب می آید . اما در بستر جامعه اسلامی که می بایست الگوی سیاستمداری نبوی و علوی سایه گستر باشد و تکلیف محوری جایگزین مصلحت اندیشی گردد ، طبعا عمل گرائی مشروعیت خود را از دست خواهد داد .

 

هاشمی مدیون انقلاب ..


هاشمی انقلاب ، بمان !!

 بدون شک آقای هاشمی رفسنجانی یکی از اثر گذارترین رجال جمهوری اسلامی ایران است در قبل و پس از پیروزی انقلاب بوده و خدمات بسیار ارزنده ای را برای این نظام مقدس انجام داده است . اما بیش از آنکه انقلاب مدیون هاشمی باشد ، هاشمی و امثال او مدیون و مرهون برکات انقلاب اند .


http://s2.picofile.com/file/7719289244/%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C2.jpeg

وی جزء معدود افراد باقیمانده از نسل اول انقلابیونی است که دوشادوش هم با طلایه داری خمینی کبیر ، نهال شجره طیبه حکومت اسلامی را غرس کرده و در هجوم خردکننده ترین طوفان ها به حراست جانانه از آن برخاسته اند .انقلاب ما ذخائری همچون هاشمی را آسان و ارزان به کف نیاورده که بخواهد آسان از کف بدهد .اما هاشمی و همه نخبگان و صاحب منصبان نظام باید همواره به یاد داشته باشند که تاریخ پرفراز و نشیب اسلام روایت گر سرگذشت مردان بزرگ بسیاری است که در بزنگاه حادثه ها و بحران مرتکب اشتباهات بزرگ گردیدند و خیلی زود از اوج عزت به حضیض ذلت در آمدند.

نخبگانی چون آقای هاشمی به اقتضای جایگاه و نفوذ کلامشان مسئولیت سنگین تری در قبال اسلام و انقلاب برعهده دارند که برای انجام آن ، گاه لازم است مصالح شخصی را قربانی نموده و چشم برخواهش ها و نفسانیات ببندند. اما ابتلا به بی بصیرتی و ناتوانی از تحلیل درست شرائط همواره می تواند زمینه ساز سقوطی جبران ناپذیر باشد.


غره مشو که مرکب مردان مرد را

در سنگلاخ بادیه پی ها بریده اند ...

 

والعاقبه للمتقین