حلقه ارومیه تا پاستور

ادامه مطلب قبلی

 این بار حلقه ارومیه  و اردبیل در شورای شهر و شهرداری تهران گرد هم می آیندو لینک های جدیدی هم به آن اضافه می شوند . از این جا به بعد روابط آقای احمدی نژاد و آقای مشائی وارد فاز جدیدی می شود که روابط امروز ناشی از پیوندی است که از زمان تصدی شهرداری تهران به بعد ، بین آقای احمدی نژاد و آقای مشائی شکل گرفت . آقای مشائی درز دولت اول به سازمان میراث فرهنگی می رود اما عملا قدرت ایشان در آن چهارچوب در حد معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی نیست و بیشتر از آن تعریف می شود .

 در دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد هم که مسئله معاون اولی آقای مشائی پیش می آید، کار به جائی می رسد که رهبری دخالت می کنند و آقای احمدی نژاد بی توجهی می کند .آقای ابوترابی مسئول پیگیری موضوع و علنی کردن نامه رهبری می شود ولی باز هم آقای احمدی نژاد آقای مشائی را کنار نمی گذارد و این خود مشائی است که کنار می رود و آقای احمدی نژاد ارادت و باور خود را به آقای مشائی ، به این طریق نشان می دهد.

امروز اختیارات و جایگاه آقای مشائی بسیار فراتر از ریاست دفتر رئیس جمهور است .شما ببینید نماینده رئیس جمهور در امور خاور میانه ، مسئولیت کمیته فرهنگی دولت وایرانیان خارج از کشور ، مسئولیت در مناطق آزاد و ... چه ربطی به رئیس دفتر رئیس جمهور دارد و از همه این ها گذشته اظهارات مشائی است که مناقشاتی اساسی در درون جریان اصول گرائی ایجاد کرده است.

کار به جائی می رسد که آیت الله مصباح یزدی نیز از مواضع آقای مشائی با تعبیر سخنان بی شرمانه یاد می کند که این ماورای نظرات امثال آقایان فیروزآبادی و مطهری و غیره است .

شما دیدید که آقای رئیس جمهور در مقام حمایت از آقای مشائی با برادر خود داوود احمدی نژاد هم تعارف نمی کند و در هفته آخر دولت نهم در حالی که اگر حتی یک وزیر از دولت کنار می رفت ، کابینه به رأی اعتماد مجدد مجلس نیاز پیدا می کرد ، وی در برکنار کردن سه وزیری که از چهره های شاخص کابینه هم بودند و با آقای مشائی مخالفت کرده بودند ، درنگ نمی کند .