مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

زندگی مادی رهبران ؟


امام علی ( علیه السلام ) همیشه می فرمود :

ای اهل کوفه !

 اگر از نزد شما بیرون شدم و

جز وسائل شخصی زندگی و بارکش و غلام خود ،

چیزی با خود بردم به شما خیانت کرده ام !

فاطمیه...


چرا برای فاطمیه دو تاریخ ذکر شده است؟

تاریخ شهادت حضرت زهرا(س)در روایات مختلفی متفاوت است و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر(ص) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان.

شهادت غریبانه حضرت زهرا(س) در فاصله کمی از رحلت پدر گرامیشان اتفاق افتاده است. اما تاریخ دقیق شهادت ایشان در میان روایت های مورخان متفاوت است.

با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص)  در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند.

اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت زهرا (س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند
.

بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از 13 تا 15 جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد
.

البته در فرهنگ عامه شیعیان عراق عزاداری فاطمیه به جای دو دهه، در  سه دهه برگزار می‌شود، که «دهه اول فاطمیه» ۴۰ روز بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) است، که مورخ هشتم ربیع الثانی است. البته این تقسیم بندی دربعضی هیات های شهرهایی مانند قم و تهران هم  وجود دارد.

علت اختلاف ها در زمان شهادت چیست؟

با وجود این که علمای شیعه و سنی به خاطر شرایط خاص روزهای پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت و تدفین مخفیانه و شبانه حضرت زهرا(س)  روایت های مختلفی از تاریخ شهادت آن حضرت ذکر کرده اند. اما شاید بتوان گفت بزرگترین دلیل این اختلاف، شیوه نگارش و رسم الخط خاص آن زمان بوده است.

در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75 روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95 روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود.

در نوشته‌های عربی قدیم از نقطه استفاده نمی‌شده است و کلیه‌ی حروف دارای نقطه نبودند، به‌همین خاطراعداد «هفتاد»(سبعون) و «نود» (تسعون) در زبان عربی مانند هم نوشته می‌شده است که برای تاریخ نویسان دوره‌های بعد قابل تشخیص از هم نبوده است.

با این حال به نظر می رسد براساس روایت های مختلف مورخان شیعه، احتمال شهادت حضرت زهرا(س) در فاطمیه دوم یعنی95 روز پس از رحلت پیامبر(ص) بیشتر باشد. هرچند علما و بزرگان دینی توصیه به پاسداشت  و عزاداری در هردو تاریخ داشته اند.

http://s3.picofile.com/file/7725321719/fatemieh_back_6.jpg

 

مشاجره زن وشوهر و مداخله علی «علیه السلام »

علم لدنی علی «علیه السلام » 

 

علی بن ابیطالب «علیه السلام » چون کوفه را بعنوان مرکز حکومت خویش انتخاب کرد افراد زیادی از شهرهای دیگر به ان شهر کوچ  نموده و در کنار آن حضرت زندگی می کردند . در این میان جوانی نیز از اطراف کوفه به این شهر وارد شده  و اطراف آن استقرار پیدا کرده و با دختری ازدواج نمود.

چون علی  «علیه السلام » نماز صبح را به جای آورد به یکی از یارانش دستور داد به فلان مکان می روی به مسجدی میرسی در کنار آن مسجد خانه ای هست که زن و شوهری با همدیگر مرافعه دارند آنان را پیش من بیاور.

ادامه مطلب ...

مسلمان شدن یهودی با معجزه امیرالمومنین (علیه السلام)

 یخ بستن آب با اشاره امیر المؤمنین (علیه السلام )

روزی امیر المومنین (علیه السلام ) در راهی عبور می کردند  یک نفر یهودی خیبری با آن حضرت همراه شد . در بین راه به سد آبی برخورد کردند یهودی فورا وردی گفت و روی آب به راه افتاد مقداری که روی آب راه رفت به حضرت گفت : اگر آنچه را من می دانم تو می دانستی از آب عبور می کردی همانطور که من عبور کردم .حضرت فرمودند : قدری توقف کن ، سپس اشاره ای فرمود : فورا آب منجمد گردید و آن حضرت عبور کردند.

یهودی که این منظره را دید خود را بر قدمهای حضرت انداخت و عرض کرد : ای جوانمرد ، چه گفتی که آب را به سنگ تبدیل کردی ؟

حضرت فرمود : تو اول بگو چه گفتی که بر روی آب عبور کردی ؟

عرض کرد : من خدا را به اسم اعظم او خواندم . حضرت فرمود : اسم اعظم خدا چیست ؟

عرض کرد : اسم جانشین پیغمبر آخر الزمان  ( ایـلیـا )

حضرت فرمود : من ایلیا جانشین محمد مصطفی ( صلی الله علیه و آله ) هستم.

یهودی به حقانیت آن حضرت اعتراف کرد و مسلمان شد.

مدینة المعاجز ج 1 ومشارق الانوار ص 157