مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

حضور فائزه هاشمی در تجمعات غیر قانونی


اظهارات فائزه هاشمی در کف خیابان

فائزه هاشمی پس از برگزاری انتخابات ، ضمن شرکت در تجمعات غیر قانونی معترضین با اظهارات توهین آمیز ، نظام را آشکارا به تقلب گسترده در آرای مردم متهم می ساخت . وی در حاشیه گردهمائی میدان آزادی در 25 خرداد 1388 اظهار داشت :

« همه نمایندگان کاندیداها و همه ناظران را اخراج کردند . سر شمارش آراء و تجمیع آراء و تمامی مراحلی که قانون گفته آنها را راه ندادند ...

 مگر اینها 57 میلیون تعرفه چاپ نکردند ؟ یعنی 17 میلیون بیش از رأی دهنده ها. پس این 17 میلیون کجا رفت ؟ اینها را پر کردند و ریختند داخل صندوق ها ، صندوق ها را کامل کردند ....

از آنجائی که ناظران را اخراج کرده بودند ، کسی صورت جلسه ها را امضاء نکرده . حتی کسانی هم که حضور داشتند امضاء نکردند. بنابراین اینها سندی ندارند ...

ما یک دموکراسی نیم بندی در کشور داریم . مثلا من یک دوره در انتخابات شرکت می کنم و با رأی بالا رأی می آورم ولی در یک دوره دیگر رأی نمی آورم . اساسا تاریخ ما مشکل دارد و به لحاظ روانشناسی ، جامعه ما « قهرمان ساز و اسطوره کش » است . یعنی عده ای را یک روز می بریم بالا و یم روز می اندازیم پائین . سیستم روانشناسی جامعه ما اشکال دارد. »

شنبه پس از انتخابات محمد سعید کاوه   

علت سکوت..


کارنامه هاشمی رفسنجانی

هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه عمیق 88 در پیشگاه اسلام و ملت ایران کارنامه قابل قبولی بر جای نگذاشت و با لحاظ کردن مصالح شخصی ، سیاست « سکوت کردن ، کنار کشیدن و حرف نزدن » را به جای روشنگری و شبهه زدائی برگزید .

به نظر می رسد سیطره تفکر عملگرائی بر رفتار هاشمی همواره سبب گردیده تا طیف های فرصت طلب معاند اسلام و انقلاب بر وی طمع ورزند و بکوشند تا از ظرفیت او در راستای پیشبرد مقاصد خویش سوء استفاده نمایند که این مسئله می تواند پیامدهای خطرناکی را برای سیاستمدار برجسته جمهوری اسلامی به همراه داشته باشد.

اگر مصلحت اندیشی و عمل گرائی هاشمی را با رویکرد ایدئولوژیک و تکلیف محور مقام معظم رهبری مقایسه نمائیم ، نتایج معناداری به دست خواهد آمد که در فهم تفاوت بنیادین این دو نگرش موثر خواهد بود .

رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان و جوانان قم مورخه 4/8/1389 اظهار می دارند :

.. بعضی ها حقایقی را می دانند ، اما برای اقدام تصمیم نمی گیرند ، برای اظهار تصمیم نمی گیرند ؛ برای ایستادن در موضع حق و دفاع از حق تصمیم نمی گیرند . البته این تصمیم نگرفتن هم عللی دارد :

گاهی عافیت طلبی است ، گاهی تنزه طلبی است ، گاهی هوای نفس است ، گاهی شهوات است ، گاهی ملاحظه منافع شخصی خود است ، گاهی لجاجت است . یک حرفی را زده است ، می خواهد پای این حرف بایستد ، به خاطر اینکه ننگش می کند از حرف خودش برگردد....

عامل اصلی اینها غفلت از ذکر پروردگار ، غفلت از وظیفه ، غفلت از مرگ ، غفلت از قیامت است ؛ اینها موجب می شود که به کلی صدوهشتاد درجه جهت گیری شان عوض شود .    

تردید افکنی هاشمی در انتخابات


هاشمی در اردیبهشت ماه 88 از تریبون وحدت بخش نماز جمعه نیز برای تردید افکنی در خصوص انتخابات استفاده کرد :

 « باید به طوری جدی تلاش شود تا سلامت انتخابات برای مردم مشخص شود تا با خیال راحت بروند و رأی دهند. بیانات رهبری بسیار آرامش دهنده بود . نمی خواهم بگویم که غیر از این است ؛ اما در تبلیغاتی که می شود ، ضرورت دارد که علائم روشنی برای سلامت  اتنخابات نشان داده شود. » خطبه نمازجمعه 4/2/88

جالب اینجاست که مسئله شبهه افکنی در انتخابات و طرح احتمال تقلب را می توان حتی در اظهارات برخی از اعضای خانواده هاشمی نیز سراغ گرفت که انعکاس چنین اظهاراتی از سوی طبقه خواص ، آثار مخربی را برای عوام جامعه در آن برهه حساس به دنبال داشت .


http://s4.picofile.com/file/7769859672/%D8%B1%D9%81%D8%B3%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D9%88%D8%B9%D9%81%D8%AA.jpeg

برای مثال « عفت شریعتی » همسر هاشمی رفسنجانی در روز انتخابات با حضور در حوزه  اخذ رأی حسینیه جماران و در جمع خبرنگاران به جوسازی درباره سلامت انتخابات پرداخت و با اعلام اینکه به میرحسین موسوی رأی داده است ، گفت :

« امیدوارم که تقلبی صورت نگیرد که اگر این اتفاق بیفتد ، من در پل صراط از آنها نخواهم گذشت . اگر تقلب شود از مردم می خواهم با حضور در خیابان ها واکنش نشان دهند ، اما در صورتی که تقلب انجام نشود ف مطمئن هستم که میر حسین موسوی رأی خواهد آورد . » روزنامه ایران 23/3/88

زمینه سازی هاشمی برای توطئه تقلب در انتخابات !!


ادعای تقلب

هاشمی رفسنجانی در فتنه 88 نیز در زمره کسانی بود که بدون توجه به هشدارهای مکرر رهبر انقلاب اسلامی ، دانسته یا ندانسته به شبهه احتمال تقلب در انتخابات دامن می زدند و این اقدام او با در نظر گرفتن وزن و جایگاهش در عرصه سیاسی ایرا ن ، کمک شایانی به پیشبرد پروژه اتهام تقلب محسوب می شد . هاشمی چند ماه قبل از برگزاری انتخابات در اظهارات عجیبی که در تعارض کامل با رهنمودهای روشنگر مقام معظم رهبری قرار داشت ، تلویحا از احتمال بروز تقلب سخن گفت :

« مردم هیچ گاه ضد انقلاب نمی شوند و اگر احساس کنند رأی شان جور دیگری خوتنده می شود و تأثیرگذار نیست و نیز احساس کنند نمی توانند نقش خود را به خوبی در جامعه ایفا کنند ، حضورشان ضعیف می شود . خبرگزاری کار ایران 12/9/87 »

مدتی بعد هاشمی در جریان مصاحبه ای در ویژنامه همشهری منتشر گردید ، ادعاهای پیشین خود را این بار با لحن صریح تری تکرار نمود :

« شاید در یک سطح معمولی که انتخابات با 30 تا 40 درصد حضور مردم باشد ، آرای مردم کمتر تأثیر داشته باشد. چون دستکاری در آن حالت خیلی آسان تر می شود ... ولی اگر انبوه مردم بیایند یعنی از همه نزدیک 47 تا 48 میلیون نفر حائز شرایط رأی دادن به صحنه بیایند ، فکر میکنم کسی نمی تواند به این آسانی سلامت انتخابات را مخدوش کند ... الان احساس می کنم متأسفانه کسانی پیدا شدند که روزی مولفه القلوب بودند ولان متولی شدند و این افراد خود را قیم می دانند . شاید افکارشان به آنها می گوید که شما می توانید به خاطر مصالحی که تشخیص می دهید ، اگر بتوانید در رأی مردم دست ببرید ... چون علائمی از این مسائل در بعضی جاها می بینیم ، قدری بیشتر تکرار می کنم .ویژه نامه همشهری اردیبهشت 88  »

 

جانبداری از فرزندان!!


نکته قابل تأمل در مورد هاشمی !!

 نکته بسیار تأمل برانگیز در مورد هاشمی رفسنجانی ، نقش آفرینی پررنگ اعضای خانواده وی خصوصا دو فرزندش فائزه و مهدی هاشمی در خلال آشوب های پس از انتخابات  به عنوان حامیان جریان فتنه بود که علامت سوال بزرگی را در مقابل وی قرار می داد. در تاریخ 30خرداد 1388 رسانه های خبری دستگیری پنج تن از اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی را باحکم مرجع قضائی گزارش کردند.

« شبکه ایران نوشت : فائزه هاشمی ، دختر وی {مونا لاهوتی }، همسر حسین مرعشی ، دختر مرعشی  و خواهر زن وی از جمله دستگیر شدگان هستند .این پنج نفر در تجمعات غیر قانونی خیابان آزادی در حال تحریک و تشویق اغتشاشگران بودند. »

همچنین مهدی هاشمی نیز که به دلیل وجود شواهد و مدارک متقنی دال بر اقدامات غیرقانونی وی در ساماندهی اغتشاشات تحت پیگرد نیروهای امکنیتی قرار داشت ، به بهانه انجام مأموریت از سوی دانشگاه آزاد ، خاک کشور را ترک کرد ودر لندن اقامت گزید.

تشکیل پرونده و اعلام جرم علیه فرزندان هاشمی توسط دستگاه قضائی کشور در حالی انجام می گرفت که شخص وی همچنان به جانبداری از آنان می پرداخت و از پذیرش توصیه موکد برخی دوستان دلسوز مبنی بر گره نزدن سرنوشت و آبروی خود به فرزندانش و موضع گیری در برابر اقداماتشان سرسختانه امتناع می ورزید.

 

مصلحت اندیشی ..

تفاوت بنیادین  !!

اگر مصلحت اندیشی و عمل گرائی هاشمی را با رویکرد ایدئولوژیک و تکلیف محور مقام معظم رهبری مقایسه نماییم ، نتایج معناداری به دست خواهد آمد که در فهم تفاوت بنیادین این دو نگرش مؤثر خواهد بود .

رهبر انقلاب در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری می فرمایند :

بعضی ها در فضای فتنه ، این جمله « کن فی الفتنه کابن اللبون لاظهر فیرکب ولاضرع فیحلب »را بد می فهمند و خیال می کنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد ، بکش کنار ! اصلا در این جمله این نیست که «بکش کنار ». این معنایش این است که به هیچ وجه فتنه گر نتواند از تو استفاده کند ؛ از هیچ راه .« لاظهر فیرکب و لاضرع فیحلب »نه بتواند سوار بشود ، نه بتواند تو را بدوشد .مراقب باید بود ...

این کنار کشیدن ، خودش همان ضرعی است که یحلب ؛ همان ظهری است که یرکب !ً گاهی سکوت کردن ، کنار کشیدن ، حرف نزدن ، خودش کمک به فتنه است . در فتنه همه بایستی روشنگری کنند ؛ همه بایستی بصیرت داشته باشند.

بیانات معظم له در دیدار با اعضای مجلس خبرگان مورخه 2/7/1388


همچنین در دیدار دانشجویان و جوانان قم اظهار می دارند :

گاهی بصیرت هم وجود دارد ، اما درعین حال خطا واشتباه ادامه پیدا می کند که گفتیم بصیرت شرط کافی برای موفقیت نیست ، شرط لازم است . در اینجا عواملی وجود دارد ؛ یکی اش مسئله نبود عزم و اراده است . بعضی ها حقائقی را می دانند ، اما برای اقدام تصمیم نمی گیرند ؛ برای اظهار تصمیم نمی گیرند ؛ برای ایستادن در موضع حق و دفاع از حق تصمیم نمی گیرند . البته این تصمیم نگرفتن هم عللی دارد :

گاهی عافیت طلبی است ، گاهی تنزه طلبی است ، گاهی هوای نفس است ، گاهی شهوات است ، گاهی ملاحظه منافع شخصی خود است ،گاهی لجاجت است .یک حرفی را زده است ، می خواهد پای حرف بایستد ، به خاطر اینکه ننگش می کند از حرف خودش برگردد...

این به خاطر همین عوامل است ؛ هواهای نفسانی ، شهوات نفسانی ،غرق شدن در مطالبات مادی . عامل اصلی اینها غفلت از ذکر پروردگار ، غفلت از وظیفه ، غفلت از مرگ ، غفلت از قیامت است ؛ اینها موجب می شود که به کلی صدوهشتاد درجه جهت گیری شان عوض شود .

بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان و جوانان قم 4/8/1389

 

 

چرا ..؟

رفتارهای هاشمی  در آئینه حوادث تلخ فتنه 88!!

چرا آقای هاشمی با تمام توان به پشتیبانی از جریانی برخاست که سوق دادن نظام سیاسی ایران به سمت سکولاریزاسیون و گسست از اندیشه های امام را راهبرد رسمی خود می پنداشت ؟

چرا آقای هاشمی علی رغم تأکیدات فراوان مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم روشنگری خواص در شرائط فتنه گون ، موضع گیری صریح آنها و مرزبندی شان با گروه های ضدانقلاب ، در کمال ناباوری سکوت اختیار کرد وچشم خود را بر همه آشوبگری ها ، فتنه انگیزی ها ، حرمت شکنی ها و هتاکی ها فرو بست ؟

چرا آقای هاشمی به عنوان یکی از برجسته ترین شاگردان مبارز مکتب خمینی ، این میزان زاویه گرفتن اصلاح طلبان از آرمان های امام راحل را برتافت و در برابر شعارهای جریا نفاق هیچ واکنشی از خود نشان نداد ؟

چرا آقای هاشمی پس از آشکار شدن نیّات پنهان جنبش سبز که رسما مورد حمایت سران آمریکا ، اسرائیل و انگلیس قرار داشت ، باز هم حاضر به مرزبندی شفاف با این فرقه ساختارشکن نشد ؟

چرا آقای هاشمی به گونه ای عمل می کرد که طراحان فتنه او را مهره پشتیبان خود در درون حاکمیت برای اجرای سیاست چانه زنی از بالا می دانستند ؟

چرا آقای هاشمی در جریان فتنه 88 تبدیل به شخصیتی شده بود که مخالفان نظام سعی داشتند او را رویاروی رهبری قرار دهند تا جائی که صفوف نماز جمعه اش جولانگاه سیاسیونی معاند ولایت فقیه و جماعتی بی دین گردید ؟

چرا آقای هاشمی از حمایت فرزندانش و توجیه رفتار آنان که آتش افروزی شان در ناآرامی پس از انتخابات برکسی پوشیده نبود ، دست برنداشت ؟

و ...


http://s2.picofile.com/file/7719289137/%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C.jpeg

 

وظیفه ایمانی...

وظیفه انقلابی !!

به نظر می رسد هاشمی رفسنجانی در مواجهه با رخدادهای سیاسی و اجتماعی ، حفظ جایگاهش در آرایش نخبگان نظام را بر وظیفه ایمانی و انقلابی ترجیح می دهد . لذا بالحاظ کردن این مسئله در هنگام تصمیم گیری ، معمولا از اتخاذ مواضع صریح و مرزبندی های روشن می پرهیزد . شخصیت منعطف فراجناحی هاشمی وی را قادر می سازد تا به اقتضای شرائط سیاسی کشور تغییر روش داده و در صورت لزوم حتی با جریانی که چندی پیش سنگین ترین عملیات تخریب را علیه وی به اجرا گذاشته بود ، برای تحقق یک هدف واحد و شکست جریان رقیب موتلف شود.


http://s1.picofile.com/file/7719289458/%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C.jpeg

هاشمی علی الخصوص در مواقع بروز بحران های سیاسی تاکتیک سکوت ، عدم موضع گیری شفاف ، اظهارنظرهای مبهم و چندپهلو و قرار گرفتن در سایه را دنبال می کند و به انتظار روشن شدن فضا می نشیند تا بدین ترتیب هم مانع سوختن کارت های برنده اش گرددوهم بتواند حرکت های بعدی خود را متناسب با آرایش جدید قدرت طراحی نماید . در فرآیند فتنه پس از انتخابات 88 نیز شاهد همین تاکتیک توسط سیاستمدار مصلحت اندیش بودیم .

 

عمل گرائی هاشمی ..


عملکرد هاشمی !!

عملکرد هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از برجسته ترین سیاستمداران جمهوری اسلامی ایران در فرآیند قبل و پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 مورد بررسی قرار گرفته و دلائل رفتارها ومواضع خاص وی واکاوی و ریشه یابی گردد.مطالعات انجام شده ،این فرضیه ابتدائی را در ذهن تقویت کرد که جهت گیری های سیاسی هاشمی معلول رویکرد عملگرای وی به عرصه سیاست می باشد.


http://s2.picofile.com/file/7719289351/%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C1.jpeg

در واقع اقتضائات عمل گرائی ، هاشمی را وامی دارد تا همواره در اتخاذ مواضعش حساب هزینه و فائده را سرلوحه کار قرار داده و منفعت طلبانه و مصلحت اندیشانه تصمیم سازی نماید .

بدون تردید چنین رویکرد در یک بستر سیاسی سکولار و غیر ارزشمدار نه تنها مذموم نیست ،بلکه کاملا طبیعی و عقلائی به حساب می آید . اما در بستر جامعه اسلامی که می بایست الگوی سیاستمداری نبوی و علوی سایه گستر باشد و تکلیف محوری جایگزین مصلحت اندیشی گردد ، طبعا عمل گرائی مشروعیت خود را از دست خواهد داد .

 

هاشمی مدیون انقلاب ..


هاشمی انقلاب ، بمان !!

 بدون شک آقای هاشمی رفسنجانی یکی از اثر گذارترین رجال جمهوری اسلامی ایران است در قبل و پس از پیروزی انقلاب بوده و خدمات بسیار ارزنده ای را برای این نظام مقدس انجام داده است . اما بیش از آنکه انقلاب مدیون هاشمی باشد ، هاشمی و امثال او مدیون و مرهون برکات انقلاب اند .


http://s2.picofile.com/file/7719289244/%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C2.jpeg

وی جزء معدود افراد باقیمانده از نسل اول انقلابیونی است که دوشادوش هم با طلایه داری خمینی کبیر ، نهال شجره طیبه حکومت اسلامی را غرس کرده و در هجوم خردکننده ترین طوفان ها به حراست جانانه از آن برخاسته اند .انقلاب ما ذخائری همچون هاشمی را آسان و ارزان به کف نیاورده که بخواهد آسان از کف بدهد .اما هاشمی و همه نخبگان و صاحب منصبان نظام باید همواره به یاد داشته باشند که تاریخ پرفراز و نشیب اسلام روایت گر سرگذشت مردان بزرگ بسیاری است که در بزنگاه حادثه ها و بحران مرتکب اشتباهات بزرگ گردیدند و خیلی زود از اوج عزت به حضیض ذلت در آمدند.

نخبگانی چون آقای هاشمی به اقتضای جایگاه و نفوذ کلامشان مسئولیت سنگین تری در قبال اسلام و انقلاب برعهده دارند که برای انجام آن ، گاه لازم است مصالح شخصی را قربانی نموده و چشم برخواهش ها و نفسانیات ببندند. اما ابتلا به بی بصیرتی و ناتوانی از تحلیل درست شرائط همواره می تواند زمینه ساز سقوطی جبران ناپذیر باشد.


غره مشو که مرکب مردان مرد را

در سنگلاخ بادیه پی ها بریده اند ...

 

والعاقبه للمتقین