مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

حکمت لقمان از زبان امام صادق(ع)

حکمت حضرت لقمان (علیه السلام) 

امام صادق (علیه السلام) فرمودند :  

 

بخدا قسم حکمت را به لقمان به خاطر حسب و نسب و مال و فرزندان ویا درشتی جسم و زیبائی رخسار ندادند. ولکن او مردی بود که در برابر امر خدا سخت نیرومندی به خرج می داد و به خاطر خدا از آنچه  خدا راضی نبود دوری می کرد و مردی ساکت و فقیر احوال بود ونظری عمیق و فکری طولانی و دیدی تیز بین  داشت . همواره می خواست تا از عبرت ها غنی باشد و هرگز در روز  نخوابید و هرگز کسی او را در حال بول و یا غائط ویا غسل ندید بس که در خود پوشی مراقبت داشت و نظرش بلند و عمیق بود و مواظب حرکات و سکنات خویش بود . هرگز از دیدن  یا شنیدن چیزی نخندید چون می ترسید گناه باشد و هرگز خشمگین نشد و با کسی مزاح نکرد و چون چیزی از منافع دنیا عایدش می شد اظهار شادمانی نمی کرد و اگر از دست می داد اظهار اندوه نمی نمود.

زنانی بسیار گرفت و خداوند متعال فرزندانی بسیار به او مرحمت نمود و لیکن بیشتر آن فرزندان را از دست داد و بر مرگ احدی از آنان نگریست.

لقمان هرگز از دو نفر که نزاع یا کتک کاری داشتند نگذشت مگر وقتی که دوستدار یکدیگر شدند و هرگز سخن نیکو از احدی نشنید مگر آنکه تفسیرش را پرسید و سوال کرد که این سخن را از که شنیده ای؟

لقمان بسیار با فقهاء وعلماء وحکماء نشست و برخواست می کرد و به دیدن قاضیان و پادشاهان و صاحبان منصب می رفت .قاضیان را تسلیت می گفت و برایشان نوحه سرائی می کرد که خداوند به چنین کاری مبتلایشان کرده ! و برای سلاطین وملوک اظهار دلسوزی و ترحم می نمود که چگونه به ملک و سلطنت دل بسته اند و از خداوند متعالبی خبر شده اند.

لقمان بسیار عبرت می گرفت و طریق غلبه  برهوای نفس را از دیگران می پرسید و یاد می گرفت و با آن طریقه همواره با هوای نفس در جنگ بود .

و از شیاطین اهتراز می جست  وقلب خود را با فکر و نفس خویش را با عبرت مداوا می کرد .هرگز سفر نمی کرد مگر به جائیکه برایش اهمیت داشته باشد.

به این جهات بود که خداوند حکمت اش داد و عصمت اش ارزانی داشت .

خداوند متعال دستور دادبه طوائفی از فرشتگان که در نیمه روزی که مردم به خواب قیلوله  رفته بودند لقمان را ندا دهند به طوری که صدای ایشان را بشنود ولی انها را نبیند که ای لقمان ! آیا می خواهی خداوند خلیفه خود در زمین قرار بدهد و تورا فرمانروای مردم نماید؟

لقمان گفت:اگر خداوند بر این شغل فرمانم دهد که سمعا وطاعتا چون اگر فرمانم دهد و این کار را از من خواسته باشد ، خودش یاریم می کند و راه نجاتم را می آموزد و از خطا نگهم می دارد ولی اگر مرا مخیر کند من عافیت را اختیار می کنم.

ملائک گفتند : ای لقمان چرا ؟  

گفت : برای اینکه داوری بین مردم از دشوارترین موقعیتها برای حفظ عصمت است وفتنه و آزمایشش از هر جای دیگر سخت تر و بیشتر است و ادمی بیچاره می ماند و کسی کمکش نمی کند .ظلم از چهار سو احاطه اش می کند ، کارش به یکی از دو احتمال می انجامد یا این است که در داوری اش رأی و نظریه اش مطابق حق واقع می شود که در این صورت جا دارد که سالم باشد و احتمال آن هست و یا این است که راه را عوضی می رود که در این صورت راه بهشت را عوضی می رود و هلاکتش قطعی است و اگر آدمی در دنیا ذلیل و ضعیف باشد آسان تر است تا اینکه در دنیا رئیس و ابرومند باشد ولی در آخرت ذلیل و ضعیف باشد .

از سوی دیگر کسی که دنیا را بر آخرت ترجیح می دهد هم در دنیا خاسر و زیان کار است و هم در اخرت ، چون دنیایش تمام می شود و به آخرت هم نمی رسد.

ملائک از حکمت او به شگفت آمدند! خدای رحمان نیز منطق او را نیکو دانست ؛ پس همینکه شب شد و در بستر خوابش آرمید ، خداوند حکمت را بر او نازل کرد به طوری که از فرق سر تا قدمش را پر نمود و او خود در خواب بود که خدا پرده و جامه ای از حکمت بر سراسر وجود او بپوشانید.لقمان از خواب بیدار شد در حالیکه قاضی ترین مردم زمانش بود و در بین مردم می آمد وبه حکمت سخن می گفت و حکمت خود را بین مردم منتشر می ساخت. 

سپس امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند:

بعد از انکه فرمان خلافت و پیامبری به او داده شد و او نپذیرفت ، خدای عزوجل فرمود تا داود را به خلافت ندا دهند. داود پذیرفت بدون شرطی را که لقمان کرده بود .پس خداوند متعال خلافت در زمین را به او داد و چند مرتبه مبتلا به آزمایش شد و در هر دفعه پایش به طرف خطا لغزید و خداوند او را از خطا نگهداری و حفظ نمود.

لقمان بسیار به دیدن داود می رفت و او را اندرز می داد و مواعظ و حکمت ها و علوم بسیار در اختیارش می گذاشت و داود همواره به او می گفت : خوشا به حالت ای لقمان که حکمت به تو داده شده و به بلای خلافت هم گرفتار نگشتی .

آنگاه امام صادق (علیه السلام) در ذیل آیه(( و اذ قال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنی لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم )) فرمودند : لقمان پسرش را وقتی اندرز می داد آنقدر کلماتش نافذ بود که فرزندش در نهایت درجه تأثیر قرار می گرفت. 

 

ترجمه تفسیر المیزان سوره لقمان

  

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد