مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

مسئول دفتر

 بی اعتنائی و بی توجهی به برادران دینی

اسحاق بن عمار که یکی از شیعیان سرشناس و رجال حدیث عصر امام صادق (علیه السلام ) بود هنگامی که اعتبار و ثروتش زیاد شد به خاطر آنکه هر روز فقرای شیعه مزاحمش نشوند و ملاقاتش برای هر کس به آسانی صورت نگیرد مستخدمی را برای دربانی خانه اش تعیین نمود تا هرکسی را صلاح دید بپذیرد و از درد سر دیگر مراجعین آسوده خاطر باشد.

او در همان سال توفیق زیارت خانه خدا نصیبش گردید و در خلال مراسم حج به دیدار امام صادق (علیه السلام) شتافت  ومودبانه جلو رفت و عرض ارادت  و سلام کرد ولی برخلاف همیشه امام از وی رو گردانید و با قیافه ای گرفته و درهم سلام او را پاسخ داد .این برخورد برای اسحاق غیر منتظره بود او سخت ناراحت شد و به دست وپای امام افتاد و عرض کرد : چه باعث شده که حال شما نسبت به من این گونه تغییر نموده مگر چه خطائی از من سر زده است ؟

امام فرمود : چون وضع رفتار تو نسبت به مؤمنان عوض شده است .اسحاق بلادرنگ از این سخن به گماردن دربان و دربند خانه اش منتقل شد و عرض کرد : قربانت گردم من قصدم از این کار بد رفتاری با مؤمنان نبود من ترسیدم دچار آفت شهرت طلبی و خود خواهی شوم که مستخدمی را مأمور در خانه ام نمودم.

امام فرمود : ای اسحاق مگر نمی دانی وقتی دو نفر از شیعیان ما به ملاقات یکدیگر نائل شده دست در دست هم نهند خداوند در میان دست آنها صد واحد رحمت قرار می دهد که نود و نه واحد آن از آن کسی خواهد بود که رفیقش را بیشتر دوست داشته باشد. وقتی با هم معانقه و دست برگردن شوند رحمت حق آنان را فرا گیرد و چون مدتی را باهم نشینند و نسبت به بکدیگر مهر ورزند به آنها گفته شود دانسته باشید که خداوند شما را بخشید و چون با هم به سخن پردازند فرشتگان مراقب به یکدیگر گویند از آنها دور شویم شاید با هم رازی در میان نهند و خدا نخواهد ما براسرار آنها واقف شویم.

 

ثواب الاعمال ص۱۷۶

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد