مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

میرزا جوادآقا تهرانی+عکس


























علامه میرزا جواد آقا تهرانی
















بنا به وصیت خودشان در بهشت رضا(ع) مشهد زیر پای شهدا و بی نام ونشون دفن شدن؟!!!!


میرزا جوادآقا تهرانی
شناسنامه
نام کامل میرزا جوادآقا تهرانی
لقب آیت الله
تاریخ تولد ۱۲۸۳
زادگاه تهران، ایران
محل تحصیل قم، نجف، مشهد
محل زندگی قم، نجف، مشهد
تاریخ وفات ۱۳۶۸
محل وفات مشهد
مدفن بهشت رضا(ع)
اطلاعات علمی
اساتید
مرتضی طالقانی

محمدتقی آملی

هاشم قزوینی

میرزامهدی غروی اصفهانی
شاگردان
سید علی خامنه‌ای

محمود انصاری

علی‌اکبر علیزاده

محمد واله

محمد مهدی رکنی یزدی
تالیفات
بررسی در پیرامون اسلام
فلسفه بشری و اسلامی‌
بهایی چه می‌گوید؟
عارف و صوفی چه می‌گویند؟
میزان المطالب
و ...

عوامل فقرز ا از زبان پیامبر اعظم (ص)

بیست عامل فقر زا از زبان پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله وسلم ): 

 

۱- ادرار کردن با بدن عریان  

 

۲- غذاخوردن درحال جنابت  

 

۳- نشستن دست ها برای غذا خوردن  

 

۴- اهانت به نعمت های الهی 

 

۵- سوزاندن پوست پیاز وسیر  

 

۶- نشستن بر درگاه خانه  

  

 ۷- جارو کردن خانه درشب 

 

۸- جارو کردن خانه با پارچه  

 

۹- شستن اعضای بدن در بیت الخلاء (توالت ) 

 

۱۰- خشک کردن اعضای بدن با دامن لباس و آستین 

 

۱۱- بی شستشو رها کردن ظرف غذا  

 

۱۲- قرار ندادن سرپوش روی ظرف آب 

 

۱۳-بودن تارهای عنکبوت در خانه  

 

۱۴- سبک شمردن نماز  

 

۱۵- شتاب برای خروج از مسجد 

 

۱۶- صبح زود به بازار رفتن وشب از آن برگشتن 

 

۱۷- خرید نان از فقیران  

 

۱۸- لعنت کردن بر فرزندان  

 

۱۹- دروغ گفتن  

 

۲۰- دوختن لباسی که در تن است  

 بحارالانوار ج۷۳ ص ۳۱۵ 

 

همچنین در حدیثی از امیرالمومنین (علیه السلام ) ماندن خاک روبه به در خانه ٬ زنا٬خوابیدن میان نماز مغرب و عشاء٬ خوابیدن بین الطلوعین ٬ گوش دادن به موسیقی ٬ عادت کردن به دروغ گوئی و بول کردن در حمام از مواردی است که در ایجاد فقر موثر است . وسائل الشیعه ج۱۵ ص ۳۴۷

اسلام و خشونت!

اسلام و خشونت !!


اسلام در عین حال که دارای قوانین مربوط به فروع دین همچون نماز ، خمس ، زکات و قوانین مربوط به کسب وکار ، ازدواج و قوانین جزائی است ، درباره خشونت و پرخاشگری نیز نظر دارد.

نگرش دینی در خصوص خشونت این است که (خشونت ذاتا نه ارزش و نه ضد ارزش است .نه مطلقا رواست و نه کاملا ناروا، بلکه دارای ارزشی نسبی است ) و تابع شرائط و مقتضیات می باشد. خشونت مجاز ، در اسلام خشونتی است که در جهت سعادت و کمال فرد یا جامعه بشری قرار دارد. خشونت جائز برای گشودن راه کمال و زدودن موانع آن مورد تأیید اسلام است.

خشونت باید مطابق عدالت باشد واز مرز های آن تجاوز نکند.این رویکرد ، واقع  بینانه و خرد پذیر است و عقل و فطرت هر انسان و نخبگان جامعه برآن صحه می گذارد.

اسلام دین خشونت گرا نیست ، بلکه آیین رحمت و مهر است وغضب و قهر جنبه تطلفی و فرعی دارد و صرفا با هدف سازندگی و نیل به سعادت نوع انسان وضع شده است .به عبارت دیگر اعمال خشونت که نوعا در مجازات ها مشاهده می شود امری ثانوی است و به قول فیلسوفان (مطلوب بالعرض ) می باشد ، تا بتواند حالت بازدارندگی ازجرم و تنبه مجرمان را در برداشته باشد.

از دیگر مصادیق بی التفاتی به خشونت در دین اسلام ، می توان به سیره نظامی رسول گرامی (صلی الله علیه و آله وسلم) اشاره کرد .آن حضرت هیچ گاه آغازگر جنگ نبود و هرگز از رعایت اخلاق کریمه در جنگ ها فاصله نمی گرفت.

نمونه های زیر نشان دهنده سیره و اخلاق آن حضرت در جنگ هاست :

-         1.بخشش و بازگرداندن اسراء و اموال آنان درجنگ حنین

-         2.اعلام رحمت ،عفو و آزادی عمومی دشمنان پس از فتح مکه

-         3مخالفت با مسموم کردن یا بستن آب به روی یهودیان در محاصره قلعه خیبر

-      4.جلوگیری از مثله کردن کشته های دشمنان

-      5.   نهی از کشتن زنان ، کودکان و پیران

-         6.پیشگیری از آتش زدن مزارع و باغستان ها



ملاحظات :


1-زدن دیگران بدون حکم شرعی ممنوع است


-    کتک زدن دیگران امری است خلاف شأن انسان و ممنوع ؛ مگر به علت مصلحتی که شارع مقدس اجازه داده باشد .هر فردی باید خیلی مواظب باشد که از قدرت خود سوء استفاده نکند و بدون مجوز شرعی و قانونی دست روی کسی بلند نکند.انسان باید برغضب خود غلبه کند واختیار خود را از دست ندهد وبه مردم تعدی و تعرض نکند. در کلام معصوم ، برهنه کردن پشت یک مسلمان ( کنایه از آماده کردن او برای تنبیه و شلاق ) سبب بغض خداوند و دشمنی خدا با فاعل این کار عنوان شده است ، پس حتی اگر کسی را نزنیم و فقط زمینه ضرب و جرح او را فراهم کنیم ، مورد نفرت و خشم خدا قرار می گیریم و مبغوض حضرت حق می شویم.

-        

2- عواقب ضرب و جرح ناحق


-    - امام صادق (علیه السلام ) در حدیثی نقل می کنند که در نوشته ای از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم ) آمده است : گردنکش ترین مردم در برابر خداوند کسی است که غیر ضارب خود را بزند ... .

-    - امام رضا (علیه السلام) نقل می کنند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند : خدا لعنت کند کسی را ....که بزند آن کس را که او را نزده است.

-    - امام صادق (علیه اسلام) فرمودند: اگر کسی یک شلاق به کسی بزند ، خداوند یک شلاق از آتش بر او خواهد زد.

-    - امام صادق از پدرانش (علیهم السلام ) از رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم ) نقل کردند که آن حضرت فرمودند: هر کس به گونه یا صورت مسلمانی سیلی بزند ، خداوند روز قیامت استخوان های او را خرد و تکه تکه خواهد کرد و در حالی که غل و زنجیر به گردن دارد محشور و به جهنم وارد می شود ؛ مگر آنکه در دنیا توبه کند.

-         وسائل الشیعه شیخ حر عاملی ج19 ص 11 و12



3.ضرب و جرح  موجب دیه است

نکته مهمی که هر مسلمانی باید بداند این است که زدن مردم بدون حکم قضائی موجب دیه است و اگر کتک خورده در این دنیا نتواند حق خود را بگیرد ، در قیامت راه فرار نیست و خداوند خواهد گرفت.

امام خمینی (ره) برهمین اساس فتوائی دارند. ایشان در بخش دیه جنایات ، یکی از جنایت ها را سیلی زدن دانسته و بر اساس آنچه در روایت آمده مقدار دیه را بیان فرموده اند.(ترجمه تحریرالوسیله امام خمینی ج 2 ص 633)

بنابر این از نظر اسلام رعایت حق مردم مسئله ای مهم است و کسی که حقی از دیگران تضییع کند ، گناه بزرگی مرتکب شده است.

یگانه راه اصلاح این تجاوزگری و تضییع حقوق مردم این است که به هر طریقی که ممکن است رضایت صاحب حق را جلب کرده و توبه کند .اسلام در درجه اول زدن و مجروح کردن ناحق و بدون مجوز قانونی را ممنوع و حرام کرده است وچنانچه کسی دست به چنین کاری بزند باید تاوان آن را بدهد؛ یعنی باید آماده باشد تا براساس دستور خداوند، قانون قصاص درباره او اجرا شود و این حقی است که خدای حکیم برای کسی که هدف ضرب و جرح و جنایت واقع شده ، قرار داده است.

اقدام خودسرانه برخی ! با توسل به زور و ضرب و جرح ، اولا از نظر عقل و خرد نادرست است ؛ زیرا به هرج و مرج در جامعه منجر خواهد شد ؛ ثانیا از نظر دین مقدس اسلام که خواهان جامعه سالم ، اخلاقی و قانونی است ، محکوم است و مجازات قصاص دارد.


4-جواز تعزیر بر اساس قانون و به مقدار مجاز

اگر تعزیر بر اساس قانون شرع باشد نه تنها مجاز است ؛ بلکه پاداش هم دارد؛ زیرا اجرای فرمان الهی است ؛ولی نکته ای که در موارد مجاز هم ، ضارب باید دقت کند که در ادای وظیفه ، نه کوتاهی کند و نه زیاده روی.

 

5-ضرب و جرح در مقام دفاع

اسلام که دینی است عقلانی و خرد محور ، در عین حال که به شدت ضرب و جرح ناحق و بدون مجوز قانونی را محکوم و ممنوع کرده و برای آن ، مجازات تعیین کرده است ، ضرب وجرح در مقام دفاع از جان ، مال و ناموس را تأیید کرده و فرموده اگر کسی متعرض شما شد و خواست شما را بزند  یا مال شما را برباید یا متعرض ناموس شما شود ، حق دارید با توسل به زور بازو و بدون مراجعه به دادگاه و مراجع قانونی از خود دفاع کنید؛ البته به اندازه ای که متجاوز را از تجاوزش باز دارید ، نه بیشتر از آن و در قبال این ضرب و جرح مسئولیتی ندارید.

اسلام نه تنها ضرب و جرح را در مقام دفاع از جان و مال وناموس خود برای مسلمانان تجویز کرده ؛ بلکه برای دفاع از جان ، مال و ناموس دیگران نیز جائز شمرده است.(ترجمه تحریرالوسیله ج1 ص 551-559)

البته در موارد یاد شده فقط در صورتی اقدام به ضرب وجرح مجاز است که راهی جز آن نباشد ؛ یعنی اگر بتوان در مقام دفاع از راه های آسان تر و کم خطرتر وارد شد ، اقدام به ضرب و جرح هرگز مجاز و مشروع نیست و در صورتی که اقدام شود، ضمان آور است.


ماجراى فدک

سلام

امروزیکشنبه 15بهمن و22 ربیع الاول مصادف با بخشیدن فدک توسط رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی"صلی الله علیه وآله وسلم" به حضرت فاطمه ی زهرا"سلام الله علیها" در سال چهارم هجری قمری است.شاید به این موضوع فکر کرده باشیم که اصل قضیه فدک چیست و...




ماجراى فدک


 فدک چیست؟





الف) موقعیت جغرافیایى فدک‏

فدک دهکده‏اى در شمال مدینه بود که تا آن شهر دو یا سه روز راه فاصله داشت.

این دهکده در شرق خیبر و در حدود هشت فرسنگى‏ آن واقع بود و ساکنانش همگى یهودى شمرده مى‏ شدند. امروزه فاصله خیبر تا مدینه را حدود 120 یا 160 کیلومتر ذکر مى‏ کنند.


ب) فدک و رسول خدا(ص)

در سال هفتم هجرت، پیامبر خدا(ص) براى سرکوبى یهودیان خیبر که علاوه بر پناه دادن به یهودیان توطئه‏ گر رانده شده، از مدینه به توطئه و تحریک قبایل مختلف علیه اسلام مشغول بودند، سپاهى به آن سمت گسیل داشت و پس از چند روز محاصره دژهاى آن راتصرف کرد.

پس از پیروزى کامل سپاه اسلام - با آن که اختیار اموال و جان‏هاى شکست خوردگان همگى در دست پیامبر(ص) قرار داشت - رسول خدا(ص) با بزرگوارى تمام، پیشنهاد آنان را پذیرفت و به آن‏ها اجازه داد نصف خیبر را در اختیار داشته باشند و نصف دیگر از آن مسلمانان باشد. بدین ترتیب، یهودیان در سرزمین خود باقى ماندند تا هر ساله نصف درآمد خیبر را به مدینه ارسال دارند.

با شنیدن خبر پیروزى سپاه اسلام، فدکیان که خود را همدست خیبریان مى‏ دیدند، به هراس افتادند؛ اما وقتى خبر برخورد بزرگوارانه پیامبر(ص) با خیبریان را شنیدند، شادمان شدند و از رسول خدا(ص) خواستند که با آنان همانند خیبریان رفتار کند. پیامبر خدا(ص) این درخواست را پذیرفت.


ج) تفاوت فقهى حکم خیبر و فدک‏

رفتار رسول خدا درباره فدک و خیبر یکسان مى ‏نماید؛ ولى این دو سرزمین حکم همسان ندارند. مناطقى که به دست مسلمانان تسخیر مى ‏شود، دو گونه است:


1. مکان‏هائى که با جنگ و نیروى نظامى گشوده مى‏ شود. این سرزمین‏ها که در اصطلاح «مفتوح العنوة» (گشوده شده با قهر و سلطه) خوانده مى ‏شود، به منظور تقدیر از تلاش جنگجویانِ مسلمان در اختیار مسلمانان قرار مى ‏گیرد و رهبر جامعه اسلامى چگونگى تقسیم یا بهره‏ بردارى از آن را مشخص مى ‏سازد. منطقه خیبر، جز دو دژ آن به نام‏هاى «وطیح» و «سلالم»،این گونه بود.


2. مکان هایى که با صلح گشوده مى‏ شود؛ یعنى مردم منطقه‏اى با پیمان صلح خود را تسلیم مى‏ کنند و دروازه‏ هاى خود را به روى مسلمانان مى ‏گشایند. قرآن کریم اختیار این نوع سرزمین‏ها را تنها به رسول خدا(ص) سپرده است‏ و مسلمانان در آن هیچ حقى ندارند.

فدک و دو دژ پیش گفته خیبر این گونه فتح شد. بنابراین، ملک رسول خدا(ص) گشت. طبرى مورخ بزرگ مى ‏گوید: «و کانت فدک خالصة لرسول الله(ص) لانهم لم یجلبوا علیها بِخِیْلٍ و لا رکاب؛فدک ملک خالص پیامبر خدا(ص) بود. زیرا مسلمانان آن را با سواره نظام و پیاده نظام نگشودند.»


د) ارزش اقتصادى فدک‏

درباره ارزش اقتصادى فدک بسیار سخن گفته‏ اند. برخى از منابع شیعى درآمد سالیانه آن را بین بیست و چهار هزار تا هفتاد هزار دینار نوشته ‏اندو برخى دیگر، نصف در آمد سالیانه آن را 24هزار دینار نگاشته ‏اند. ابن ابى الحدید معتزلى‏ از یکى از متکلمان امامى مذهب چنان نقل مى ‏کند که ارزش درختان خرماى این ناحیه با ارزش درختان خرماى شهر کوفه در قرن هفتم برابر بود.

به نظر مى ‏رسد مى ‏توان تا حدودى ارزش واقعى اقتصادى آن را از یک گزارش تاریخى زمان خلافت عمربن خطاب دریافت. وقتى خلیفه دوم تصمیم گرفت فدکیان یهودى را از شبه جزیره عربستان اخراج کند، دستور داد نصف فدک را که سهم آنان بود، از نظر زمین و درختان و میوه‏ ها قیمت گذارى کنند. کارشناسان ارزش آن را پنجاه هزار درهم تعیین کردند و عمر با پرداخت این مبلغ به یهودیان فدک، آن‏ها را از عربستان بیرون راند.

بنابراین، مى ‏توان ارزش اقتصادى فدک در زمان رسول خدا(ص) و ابوبکر را چیزى نزدیک به این مقدار دانست.


اختلاف حضرت زهرا(س) با حکومت بر سر فدک چگونه بود؟

گزارش‏هاى منابع شیعى و سنى نشان مى ‏دهد حضرت زهرا(س) و حکومت هر یک دو ادعا درباره فدک داشتند.


الف) ادعاهاى حضرت زهرا(س)

چنان که نزد شیعیان مشهور است، حضرت زهرا(س) فدک را ملک خود مى ‏دانست و براى اثبات مالکیت خود دو راه را به صورت طولى پیمود؛ یعنى وقتى از راه اول نتیجه نگرفت سراغ راه دوم رفت. این دو راه عبارت است از بخشش و ارث.


1. بخشش (نحله)

عمده منابع شیعى و نیز منابع متعدد اهل سنت این نکته را بیان مى ‏کنند که نیمى از فدک در سال هفتم هجرى به ملکیّت شخص پیامبر اکرم(ص) درآمد و پیامبر(ص) - طبق آیه «و آتِ ذالقربى حقَّه؛ حق خویشان خود را بپرداز» - آن را به حضرت فاطمه زهرا(س) بخشید.

حضرت فاطمه(س) پس از پیامبر اکرم(ص) براى اثبات این ادعا حضرت على(ع) و امّ ایمن را گواه قرار داد. حکومت سخن حضرت زهرا(س) را نپذیرفت و بااین بهانه که اولاً حضرت على(ع) در این گواهى صاحب نفع است و ثانیاً - حتى اگر شهادت على(ع) پذیرفته شود - در اثبات امور مالى گواهى دو مرد یا یک مرد و دو زن لازم است، گواهى امام على(ع) و ام ایمن را رد کرد.


نقد رأى دستگاه خلافت

کردار حکومت از نظر قوانین و سنت اسلامى مردود است؛ زیرا:

1. در آن زمان فدک در دست حضرت فاطمه(س) بود. در آیین دادرسى پیامبر اکرم(ص) - البینة على المدعى و الیمین على من انکر شاهد آوردن وظیفه مدعى و سوگند خوردن وظیفه منکر است. پس حضرت منکر به شمار مى‏ آمد و باید سوگند مى‏ خورد دیگرى در این ملک حقى ندارد.


2. با توجه به آیه تطهیر که مفسران شیعه و سنى شأن نزول آن را درباره اهل بیت پیامبر اکرم(ص) مى ‏دانند،اهل بیت آن حضرت(ع) از هر گونه رجس و پلیدى دورند؛ و بدیهى است که مصداق این آیه نمى ‏تواند ادعاى نادرست مطرح کند.


3. محدثان شیعه و سنى بر این نکته اتفاق دارند که پیامبر اکرم(ص) درباره حضرت فاطمه زهرا(س) فرمود: «ان الله یغضب لغضبها و یرضى لرضاها؛ خداوند براى خشم فاطمه خشمگین و براى خشنودى ‏اش خشنود مى‏ شود.» این جمله که حکومتگران نیز آن را شنیده بودند، نشان مى‏ دهد فاطمه(س) در همه شؤون زندگانى ‏اش جز در مسیر خداوند گام بر نمى ‏دارد و بى ‏تردید چنین فردى هرگز ادعاى دروغ بر زبان نمى ‏راند.


4. شاهد ادعاهاى حضرت زهرا(س) شخصیتى مانند على(ع) است که با آیاتى چون «آیه ولایت» و آیه تطهیر تأیید گردیده و در آیه مباهله به منزله نفس پیامبر(ص) مطرح شده است.افزون بر این، با بیش‏ترین تأییدات از سوى پیامبر(ص) روبه ‏رو است. تنها حدیث «على مع الحق و الحق مع على یدور حیث مادار؛ على با حق است و حق با على است و حق بر محور على مى ‏گردد.» براى اثبات درستى گفتار و کردارش کافى است.

این روایات در جامعه آن روز شایع بود و مسلماً حکومتگران با آن‏ها آشنا بودند. بى‏ تردید رد کردن شهادت چنین گواهى نشان دهنده بى ‏اعتنایى به آیات و روایات و یا دست‏کم نا آگاهى از آن‏ها است. راستى آیا روا است تصور کنیم شخصیتى که از آغاز اسلام همه هستى ‏اش را خالصانه در طبق اخلاص گذاشته و به درگاه خداوند پیشکش کرده است، بخواهد به سود همسرش گواهى دهد.

آیا مى ‏توان کسى را که در طول زندگانى ‏اش از دنیا به حداقل اکتفا و اموال خود را عمدتاً وقف کرده است، به دنیاطلبى و گواهى دروغین متهم کرد؟


5. در میان اصحاب پیامبر خدا(ص) به فردی به نام خزیمة بن ثابت برمى ‏خوریم که به جهت شدت ایمانش پیامبر(ص) او را به لقب «ذوالشهادتین» مفتخر کرد و گواهى ‏اش را با گواهى دو شاهد برابر شمرد.

اگر پیامبر(ص) شهادت چنین شخصى را در همه موارد با گواهى دو شاهد برابر دانست، چرا حاکم پس از او نمى ‏تواند گواهى حضرت على(ع) را که به مراتب از «خزیمه» برتر است، با شهادت دو شاهد برابر بداند؟


6. به گواهى حکومتگران، پیامبر خدا(ص) «ام ایمن» را زن بهشتى معرفى کرد واضح است چنین شخصیتى هیچ‏گاه گواهى دروغ نمى ‏دهد.

در این جا از نظر تاریخى پرسشى اساسى رخ مى ‏نماید: به راستى اگر پیامبر اکرم(ص) فدک را به حضرت فاطمه(س) بخشیده بود، چرا آن حضرت(س) نتوانست شاهدان بیش‏تر بیاورد، با آن که از نظر زمان حدود چهار سال (7-11هجری) فدک در اختیار وى قرار داشت؟

در پاسخ به این پرسش باید یاد آور شد:

1. گزارش‏هاى این واقعه نشان مى ‏دهد این بخشش درون خانوادگى بوده و پیامبر(ص) صلاح ندید آن را آشکارا براى مردم اعلام کند. حضرت(ص) تنها افراد بسیار نزدیک را بر این امر گواه گرفت و حتى مصلحت ندید افرادى مانند عباس(عموى رسول خدا) و همسرانش را شاهد این بخشش قرار دهد.

مصالح این امر را مى ‏توان امورى چون متهم شدن به ترجیح خانواده، حسادت‏هاى درون خانوادگى یا بالا رفتن سطح توقع بعضى از همسران دانست.

2. ممکن است جمعى از شاهدان، با توجه به حاکمیت وقت، از شهامت لازم براى گواهى دادن بى ‏بهره بودند؛ چنان که اکثریت جامعه آن روز از ابراز نصّ غدیر خم خوددارى مى ‏کردند.

3. گزارش‏هاى این واقعه نشان مى ‏دهد حضرت فاطمه زهرا(س) در زمان حیات پدر بزرگوارش - با توجه به این که در آمد فدک بسیار فراتر از نیازهایش بود، نیاز جامعه مسلمان آن روز و عدم امکان حضور فعال حضرتش در تدبیر اقتصادى آن سامان - اختیار آن را کلاً به پدر واگذار کرد تا خود هر گونه صلاح مى‏ داند مازاد درآمد آن را مصرف کند. با این واگذارى بسیارى چنان پنداشتند که تصرفات پیامبر(ص) در فدک تصرفاتى حاکمانه و به عنوان رهبر جامعه مسلمانان است، در حالى که در واقع آن حضرت (ص) همه این امور را به نحو وکالت تام الاختیار از جانب دختر گرانقدرش انجام مى‏ داد.





2. ارث‏

پس از آن که حکومت شهادت گواهان حضرت(س) را نپذیرفت، حضرت زهرا(س) از راه دیگر وارد شد و از حکومت خواست میراث پدرش را که فدک نیز بخشى از آن است،

به او واگذار کند و در این مورد به نص آیه قرآن درباره ارث متمسک شد: «یوصیکم الله فى الولادکم للذکر مثل حظ الانثیین...؛

خداوند به شمار درباره [ارث‏] فرزندانتان سفارش مى ‏کند که سهم پسر دو برابر دختر است... .»

ظاهر این آیه عام است و انبیا و غیر انبیا را شامل مى‏ شود. ابوبکر در برابر این آیه چنان استدلال کرد که انبیا از خود ارث باقى نمى‏ گذارند. حضرت زهرا(س) فرمود: چگونه است که هر گاه تو درگذشتى فرزندانت از تو ارث مى ‏برند؛اما ما از رسول خدا(ص) ارث نمى‏ بریم؟! آن گاه به آیات دیگر قرآن که در موارد مختلف از ارث پیامبران گذشته سخن به میان آورده است، تمسک جست؛ مانند آیه ششم سوره مریم و آیه شانزدهم سوره نمل. در آیه ششم سوره مریم، حضرت زکریا بیان مى ‏دارد که «خداوندا، من از خویشانم که پس از من وارثانم خواهند شد، بیمناکم... پس فرزندى به من عطا کن که از من و آل یعقوب ارث برد.» در آیه شانزدهم سوره نمل از ارث بردن سلیمان پیامبر، از پدرش داوود پیامبر سخن به میان آمده است.سؤالى که در این جا به ذهن مى‏ رسد، آن است که اگر حضرت زهرا(س) مى‏ توانست فدک را از طریق ارث به دست بیاورد، باید مى ‏دانست پیامبراکرم(ص) وارثان شرعى دیگرى به عنوان همسران دارد و فدک تنها از آن حضرت(س) نمى ‏گشت. پس چرا از ابوبکر مى ‏خواهد تمام فدک را از طریق ارث به او واگذار کند؟

در پاسخ باید گفت:

1. حضرت(س) تمام فدک را شرعاً از آن خود مى‏ دانست و چون ادعاى بخشش او را نپذیرفتند، به ادعاى ارث متوسل شد.

2. اگر آن را از راه ارث به او مى ‏دادند، در این هنگام طبق قانون ارث اسلام تنها آن میان تمام همسران پیامبر(ص) تقسیم مى ‏شد آن به حضرت(س) مى‏ رسید. بنابراین، طبیعى مى ‏نمود که حضرت(س) به جهت فراوانى سهمش ادعاى خود را در ظاهر به صورت کلى بیان دارد.


ب) ادعاهاى حکومت!

حکومت در مقابل حضرت(س) عمدتاً دو ادعا مطرح کرد:


1. صدقه بودن فدک‏

معناى این عبارت آن است که پیامبر اکرم(ص) فدک را به کسى نبخشید و با آن به گونه صدقه جاریه برخورد کرد؛ یعنى رسول خدا(ص) از درآمد فدک زندگانى شخصى حضرت فاطمه زهرا(س) و دیگر بنى‏ هاشم را تأمین مى‏ کرد و مازاد آن را در راه خدا به مصرف مى ‏رساند.

از آن جا که ابوبکر خود را جانشین مشروع پیامبر اکرم(ص) مى ‏دانست، مى‏ خواست با در اختیار گرفتن فدک، این مشروعیت ادعایى را براى همگان به اثبات برساند و چنان اعتقاد داشت که چشم پوشى از این زمین نوعى خلل در مشروعیت حکومتش پدید مى ‏آورد.

این ادعا با چالش‏هاى زیر روبه ‏رو است:


1. ظاهر آیه هفتم سوره حشر که قبلاً به آن اشاره شد، آن است که این سرزمین از سوى خداوند ملک پیامبر اکرم(ص) قرار گرفت.


2. روایات شیعه و سنى بر این نکته تصریح دارند که بانزول آیه «و آت ذالقربى حقه» پیامبر اکرم(ص) این زمین را به صورت بخشش به فاطمه زهرا(س) واگذار کرد. جالب آن است در آیه از حق ذالقربى (خویشان نزدیک) سخن به میان آمده و آن را حق ایشان دانسته است.


3. حتى اگر ظاهر رفتار پیامبر(ص) چیزى غیر از ملکیت و عدم بخشش را نشان دهد، وقتى شخصیتى مانند حضرت فاطمه(س) به همراه شاهدانى چون حضرت على(ع) و ام ایمن ادعاى بخشش مى‏ کنند باید ادعاى آن‏ها بر ظاهر رفتار پیامبر مقدم شود.


4. حتى اگر بپذیریم این ملک در زمان پیامبر اکرم(ص) صدقه بود، لزوماً معناى آن این نیست که حکومت جانشین پیامبر اکرم(ص) سرپرست این صدقه خواهد بود؛زیرا ممکن است آن را صدقه‏اى خانوادگى و در اصطلاح نوعى وقف خاص بدانیم که متولى آن افرادى از خود آن خاندانند.

چنان که طبق بعضى از گزارش‏هاى اهل سنت، عمر در زمان حکومت خود فدک را به حضرت على(ع) و عباس واگذار کرد تا خود در میان خود همانند پیامبر اکرم(ص) با این سرزمین رفتار کنند.


5. حتى اگر تصرفات پیامبر اکرم(ص) راتصرفاتى حاکمانه بدانیم و معتقد باشیم آن حضرت به عنوان حاکم مسلمانان سرپرستى این ملک را به عهده گرفت، باید توجه داشت در آن زمان مهم‏ترین چالش میان حکومت و اهل بیت(ع) مشروعیت حکومت بود که اهل بیت(ع) آن را طبق نصوص پیامبر اکرم(ص) نمى ‏پذیرفتند. در این موقعیت، بدیهى بود زیر بار لوازم این مشروعیت نیز نروند و به عهده گرفتن سرپرستى فدک از سوى حکومت را نپذیرند.


2. حدیث نفى ارث پیامبران‏

منظور از این حدیث، روایتى است که ابوبکر آن را از پیامبر اکرم(ص) چنین نقل کرد: «انا معاشر الانبیاء لانورث ما ترکناه صدقة؛ ما جماعت پیامبران از خود ارث باقى نمى‏ گذاریم. هر چه از ما ماند، صدقه است».

درباره این حدیث باید یادآور شد:


1. تا آن زمان این حدیث را جز ابوبکر هیچ کس نشنیده بود. بسیارى از محدثان نیز بر این نکته اتفاق نظر دارند که راوى این حدیث تنها ابوبکر بود. البته بعدها پشتیبانانى چون مالک بن اوس یافت و در دهه‏ هاى بعد عمر، زبیر، طلحه و عایشه نیز در شمار مؤیدان آن جاى گرفتند.


2. ابوبکر با نقل این حدیث ناقل سخن پیامبر اکرم(ص) بود و در طرف مقابل، حضرت فاطمه(س) و حضرت على(ع) و ام ایمن ناقل سخن و کردار پیامبر اکرم(ص) مبنى بر بخشش فدک بودند. بدیهى است باتوجه به فزونى شمار ناقلان در این سمت و نیز شخصیت آن‏ها که بیش‏ترین تأییدات را از سوى پیامبر اکرم(ص) دارایند، باید قول آن‏ها بر قول ابوبکر مقدم شود.


3. این حدیث با آیات متعددى از قرآن که در آن میراث انبیا مطرح شده است، منافات دارد و بدیهى است نمى‏ توان تنها با یک حدیث در مقابل این آیات صریح ایستادگى کرد.


4. اگر طبق این حدیث معتقد شویم پیامبر اکرم(ص) هیچ گونه مالى به ارث نگذاشت، چگونه است که طبق نقل اهل سنت بعضى از اموال آن حضرت(ص) مانند وسایل شخصى و نیز حجره‏ هاى آن حضرت(ص) به ارث مى ‏رسید.


منبع:تبیان



التماس دعا

بلوغ

1    1.تعریف بلوغ   

بلوغ ازنظرفقهای اسلام،رسیدن انسان به حدی که تکالیف شرعیه به اوتعلق گیردوانسان رادراین حدبالغ گویند.

2-سن بلوغ

سن بلوغ دردختران وپسران متفاوت است.بنابرقول مشهوراز فقها،دختران باتمام شدن نه سال(قمری)وپسران باتمام شدن پانزده سال (قمری) پای به سن بلوغ می گذارند.

ملاک در سن بلوغ قمری است نه شمسی، و چون هر سال قمری سیصدوپنجاه وچهارروزوشش ساعت است،ده روزوهجده ساعت ازسال شمسی کمتر می باشد.بنابراین،برای به دست آوردن نه سال قمری برای دختران بایدنودوشش روزوهجده ساعت ازنه سال شمسی  کم کردتا نه سال قمری به دست آید،وبرای به دست آوردن پانزده سال شمسی برای پسران بایدصدوشصت وشش روزوشش ساعت ازپانزده سال شمسی کم کرد تا پانزده سال قمری به دست بیاید.

3-نشانه های بلوغ

فقهای اسلام برای معرفی وشناخت بلوغ چند علامت بااستفاده از روایات بیان نموده اند،چنانچه هر یک از این علامات زودتربه وقوع پیوست نشانه مستقلی برای بلوغ خواهد بود ودیگر لازم نیست به انتظار نشانه دیگر بنشینید.نشانه های بلوغ سه چیز است : 

1-رسیدن دختران به سن نه سالگی وپسران به سن پانزده سالگی(قمری)

2-بروز خون حیض در دختران وخروج منی درپسران.

3-روئیدن موی درشت زیرشکم وبالای عویرت.{مساًله 2252}

فیلتر شکن فوق العاده قوی

معرفی نرم افزار فیلتر شکن فوق العاده قوی برای شما


امروز میخوام چن تا فیلتر شکن (filter breaker)برای شما معرفی کنم این فیلتر شکن ها که خدمتتون معرفی میکنم صددرصد کار می کنه و تضمینیه و کاملا رجستری شده و شما هم می تونید بدون هیچ شک وتردیدی ازشون استفاده کنین. البته همیشه در نظر داشته باشین که این روزا فیلترشکنای تقلبی و نوظهور زیادی وجود داره که بسیار مخربن وسیستم شما رو به هم میریزن وبه هدفی هم که دارین نمیرسین و بجای اینکه فیلترشکنی کنن برای انسان فیلتر میسازن.


حتما حتما دانلود کنین......


سعی کردیم چن تا ورژن مختلف براتون ارائه کنم که نهایت استفاده رو ببرین


.

.

.

.

.

.

.

.



1.نماز:


بهترین فیلترشکن دنیاست که خود خدا هم زیر این فیلتر شکن را امضاء و مهر کرده.



- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -


2.قرآن:


لنگه نداره ؛همه اونایی که متخصصن از این فیلترشکن بی بدیل استفاده میکنن وجلوی کلام خدای تبارک وتعالی زانو میزنن.

برای استفاده از این فیلترشکن آن را بخونین وبفهمین وبه اون عمل کنین.



- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -



3.ولایت:


این فیلترشکن بسیار قوی عمل مکنه و کاملا تست شده.

برای استفاده از اون باید علاوه بر اعتقاد و محبت اهل بیت "علیهم السلام"انسان به سلاح عمل هم مجهز باشه و اطاعت پذیری از ولایت جزء لاینفک وجودش باشه.



- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -



4.محبت اهل بیت :


متأسفانه این نوع فیلترشکن ها همه جا پخش نشده اند و به گفته ی صاحبانشان استفاده از اون برای کسانی مفیده که:

واقعا به ما(اهل بیت)اعتقاد داشته و پیرو ما باشن.



- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -


5.اذکار:


این اذکار باید توسط متخصصشان تجویز بشه...


 

اخطار اخطار اخطار!!!


در مورد این نوع فیلتر شکن ها باید گفت نسخه های تقلبی زیادی وجود دارد مواظب باشید.

دلیل فیلتر شدن!!!:

وقتی انسان ها گناه می کنند به دلیل جهلشان به ازای هر گناه یک قدم از خدا دور می شوند.

این فیلتر ها بر چشمانمان، گوش هایمان و قلب ما سیطره می زند دو اگر کسی دچار این گناهان شد اگر به یکی از این فیلتر شکن ها وصل باشد .....ان شاءالله ..... به راه راست هدایت می شود.


توجه ! ! ! توجه ! ! ! توجه ! ! !


از نسخه های اصلی و اورجینال استفاده کنید؛نه نسخه های کرک شده!!!


پی نوشت:

این مطلب رو چند وقت پیش توی کلوپ دات کام دیدم و یادم نیست نویسندش کی بوده از همینجا برای نویسنده این مطلب آرزوی توفیقات روز افزون دارم و از شما عزیزان می خوام صلواتی برای ایشون ختم کنین.


اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم


التماس دعا

 

 

 

رفاقت با خدا

بیائیم با خدا رفاقت کنیم. لااقلّ همان اندازه که برای رفیق و دوست خود مایه می گذاریم، برای خدا هم ارزش قائل شویم. آن وقت متوجه خواهیم شد که باید همه چیز را کنار بگذاریم و به کسی دل ببنیدیم که او، همه چیز است.

به هر کاری که دست زدید، نیاز به خداوند و خدمت به مردم را در نظر داشته باشید،
زیرا این شیوه ی زندگی معجزه آفرینان است.

دهه فجر مبارک

12بهمن 

 

بازگشت امام خمینی (ره) به ایران:


                 حدود چهار ماه بود که امام خمینی دردهکده ای به نام " نوفل لوشاتو" درکشور فرانسه زندگی میکردند.

پانزده سال بود که ایشان به دستور ((محمد رضاشاه پهلوی)) از کشور تبعید شده بودند، امام خمینی، هر روز باسخنرانی ها و مصاحبه ها و اعلامیه هایشان ، مردم ایران را در راه مبارزه با حکومت سلطنتی راهنمایی می کردند.

در روز12بهمن سال 1357 یعنی سی و چهار سال پیش،

امام خمینی به ایران بازگشتند .آن روزجمعیت

بی شماری به استقبال رهبرآمده بودند.روزنامه ها با تیتر

بزرگ نوشته بودند :

 (( امام آمد))

 




 

 






12بهمن ماه آغاز سی وچهارمین فجر پیروزی مبارک.

ایت الله مجتهدی تهرانی

مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی(ره:( یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی، دیدم که ایشان شدیدا دارند گریه می‌کنند و شانه‌هایشان از شدت گریه تکان می‌خورد، رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید، اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتاده‌اید؟ ایشان فرمودند: یک لحظه، امام زمان

عج) را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند: «آقای مدنی! نگاه کن! شیعیان من بعد از نماز، سریع می‌روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی‌کنند. انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است!» و من از گلایه امام زمان (عج) به گریه افتادم.


کتاب مهربانتر از مادر-انتشارات مسجد مقدس جمکران


التماس دعا       

عیدتون مبارک+عکس گنبدخضرا



إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیماً

برای تعجیل در فرج حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلامتی نایب بر حقش
امام خامنه ای مدظله العالی و در پاسخ به هتاکی های پی در پی شیاطین به مقدسات اسلام
بویژه وجود مبارک حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله وسلم صلوات