مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

مجتمع وحسینیه حضرت رقیه خاتون(س)

مشهدمقدس-شهرک شهید رجایی

اسلام پرچم دار کتاب خوانی









من هر زمان که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه ی خودمان می افتم، قلبا غمگین و متأسف می شوم. این بخاطر آن است که در کشور ما به هر دلیلی که شما نگاه کنید، باید کتاب اقلا ده برابر این میزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد. اگر به دلیل پرچم داری تفکر اسلامی و حاکمیت اسلام به حساب بیاورید، این معنا صدق می کند؛ چون اسلام به کتاب و خواندن ونوشتن، خیلی اهمیت می دهد. اگر هر منصفی به بیانات نبی مکرم اسلام و ائمه علیهم السلام، و پیشوایان اسلام نگاه کند و ببیند که این ها در چه زمانی به کتاب و کتاب خوانی دعوت می کردند و فرا می خواندند، همه ی افسانه ها از ذهنش شسته خواهد شد و خواهد فهمید که دشمنان اسلام راهی جز این نداشتند که افسانه های کتاب سوزی و کتاب ستیزی را بر سر زبان بیندازند؛

چون اسلام پرچم دار کتاب خوانی است.


رهبرمعظم انقلاب در

دیداربا دست اندکاران برگزاری هفته کتاب30/7/1375

حواشی راهپیمایی22بهمن

واکنش عده‌ای از حاضران در راهپیمایی امروز شهرهای تهران و قم به برخی مسئولان بلندپایه نظام از حواشی تلخ سی و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب بود.

به گزارش مهر مراسم سالگرد سی و چهارمین بهار انقلاب با حضور پرشکوه مردم برگزار شد. این مراسم همراه با حاشیه هایی بود که در ادامه می آید:

* رئیس جمهور برخلاف سال های گذشته بخش قابل توجهی از مسیر را در داخل ماشین حفاظت شده طی کرد و تنها مسیر کوتاهی را در میان مردم به راهپیمایی پرداخت. در هنگام پیاده روی رئیس جمهور در میان مردم در خیابان آزادی، در کنار مردمی که با شعارهای حمایتی به استقبال رئیس جمهور رفته بودند عده ای نیز در اعتراض به حوادث روزهای گذشته در مجلس شورای اسلامی و اظهارات رئیس جمهور درخصوص رابطه با آمریکا شعار "مرگ بر ضد ولایت فقیه" سر دادند.

* حضور آیت الله هاشمی در این مراسم نیز خالی از حاشیه نبود. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که چندسالی است شرکت خود در مراسم راهپیمایی ۲۲ بهمن را به حضور در مسیرهای خلوت و کم تردد راهپیمایی محدود می کند، امسال نیز با واکنش عده ای از راهپیمایان مواجه شد. وی از مسیر تقاطع وصال - انقلاب با راهپیمایان تهرانی همگام شد و تا تقاطع خیابان قدس در خیابان انقلاب راهپیمایی کرد.
* عفت مرعشی همسر آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز وی را همراهی می کرد. برخی از مردم حاضر در راهپیمایی هنگام مشاهده آیت الله هاشمی علیه وی شعار سر دادند. برخی از هوادران آیت الله هاشمی نیز که وی را همراهی می کردند با در دست داشتن تصاویر امام و رهبری شعارهایی در حمایت از وی سر می دهند.

*علی لاریجانی نماینده مردم قم و رئیس مجلس شورای اسلامی نیز که به سنت هرساله در راهپیمایی مردم قم در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی شرکت می کند با اعتراض های مشابهی روبرو شد. گرچه این اعتراض ها تا حدی بود که سخنرانی وی را ناتمام گذاشت.

* نماینده مردم قم در مجلس در حالی سخنرانی خود را در شبستان امام خمینی حرم حضرت معصومه(س) شروع کرد که شعارهای "بصیرت بصیرت" و برخی شعارهای دیگر این سخنرانی را با اختلال مواجه کرده بود. رئیس مجلس در ابتدای سخنان خود بدون توجه به شعارهای معترضان در مجلس به سخنرانی خود که از قبل آماده کرده و مکتوب بود ادامه داد. در حالی که رفته رفته بر صدای شعاردهندگان افزوده می‌شد، صدای لاریجانی به سختی از پشت تریبون شنیده شد.
* در این حین بخشی از جمعیت بر شدت شعارهای خود اضافه کردند و شعارهایی چون "خواص بی بصیرت" سر دادند و حتی اشیائی به سمت جایگاه سخنرانی رئیس مجلس پرتاب شد. در این شرایط حلقه محافظان لاریجانی در جایگاه تنگ تر شد و آنها از رئیس مجلس خواستند تا سخنرانی خود را متوقف کند، اما لاریجانی برای ادامه صحبت هایش اصرار داشت.


* وی در واکنش به اعتراضات برخی از حاضرین گفت: امروز روز ۲۲ بهمن و روز مبارکی است و روزی است که باید با رهبر معظم انقلاب
بیعت کنیم و نباید با اینگونه اقدامات این جشن بزرگ را خدشه دار کنیم. در ادامه وقتی حاضرین و معترضین در شبستان به سمت محل جایگاه سخنرانی حرکت کردند محافظان لاریجانی وی را که دیگر نماینده مردم قم در مجلس و استاندار قم همراهی می‌کردند به سمت پشت جایگاه هدایت کردند.

* امسال در کنار شعارهای هر ساله مردم، شعارها و دست نوشته هایی چون "دولت ، مجلس اتحدوا اتحدوا"، "ایران کوفه نمی شود"، "سراسر بگذریم از جان اگر فرمان دهد رهبر"، "نه در شعب ابی طالب که در بدریم و در خیبر"، "سازش با آمریکا محال است"، "مذاکره سودی ندارد" شنیده و دیده می شد.

تقدیر رهبر معظم انقلاب


تقدیر رهبر معظم انقلاب از بصیرت، شجاعت و موقع شناسی ملت در خلق حماسه عظیم مردمی و باشکوه ۲۲ بهمن


تقدیر رهبر معظم انقلاب از بصیرت، شجاعت وموقع شناسی ملت در خلق حماسه عظیم مردمی و باشکوه ۲۲ بهمن


حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(دوشنبه) در کلاس درس خارج فقه با تقدیر و تشکر از بصیرت، شجاعت و موقع شناسی ملت ایران در خلق حماسه عظیم مردمی و باشکوه ۲۲ بهمن، این حضور گسترده ی مردمی را حادثه ای بزرگ خواندند و تأکید کردند: حضور همه ی اقشار از پیر و جوان، زن و مرد در صحنه آن هم در شرایطی که ۳۴ سال از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته است، بزرگترین نعمت الهی است که باید همه ی عمر را برای آن شکر گزاری کرد.


رهبر انقلاب اسلامی ضمن مقایسه ی برگزاری سالگرد جشن پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با سایر کشورهایی که در آن انقلاب رخ داده است افزودند: هنر بزرگ و برجسته این است که در ایران مردم خود، صاحبان انقلاب و کشور هستند و کار برگزاری جشن انقلاب بر دوش خود آنان است،‌ و به همین دلیل مردم از این ثروت عظیم، که مایه ی عزت و استقلال آنهاست حمایت می کنند و هرجا که نیاز باشد حضور خود را نشان می دهند.

حضرت آیت الله خامنه ای با تشکر از یکایک مردم ایران برای حضور به موقع در صحنه افزودند: درست در لحظه ای که دشمنان استقلال و عزت ملت ایران انتظار داشتند که مردم به ندای انقلاب و ندای جمهوری اسلامی پاسخ ندهند، مردم با حضور خود دشمن را ناکام و مأیوس کردند.

ایشان با تأکید بر اینکه دشمنان در تبلیغات تلاش می کنند که این صحنه های عظیم مردمی را کمرنگ جلوه دهند افزودند: البته آنان واقعیات صحنه را می بینند و می فهمند و آن را تحلیل می کنند و به این نتیجه می رسند که نمی شود با این ملت مواجه شد.

مهریه حضرت حوا

مهریه حضرت حوا 

 

وقتی که خداوند حضرت حوا را آفرید حضرت آدم با مشاهده او احساس علاقه و محبت نمود و از او پرسید : تو کیستی ؟ در این حال اثر حیا در چهره او ظاهر گردید و سکوت اختیار نمود. جبرئیل نازل شد و به حضرت آدم گفت : این زن حوا است و او را خداوند باریتعالی برای تو آفریده است و همواره مونس و محرم و همدم تو خواهد بود. 

همین که حضرت آدم این سخن را شنید و دانست این نعمت ٬ خاص او آفریده شده به طرف حوا آمد گفت : پروردگارا حوا را به ازدواج من دربیاور . خداوند فرمود مهر او را بپرداز تا او را برای تو تزویج نمایم. آدم عرض کرد پروردگارا من چیزی ندارم .خداوند فرمود ده بار بر محمد و آلش صلوات بفرست .سپس آدم ده بار صلوات فرستاد و خداوند حوا را به ازدواج او درآورد.پس وقتی صلوات مهر حوا باشد چرا مهریه حورالعین نشود . 

 

امالی صدوق ج۳ ص ۴۳۴ 

فضائل و آثار صلوات ص ۱۹

در نگاه مرشد

مضطربم تا برگردی ؛خیلی سفر نرو  

آقای خامنه ای تازه از سفر آمده بودند .به خدمت امام (ره) رسیدند.همین که امام آقا را دیدند ٬فرمودند :

(( وقتی شنیدم هواپیمای شما در فرودگاه نشست ٬ خیالم راحت شد.))سپس فرمودند :((هر موقعی که تو به سفر می روی ٬ من مضطرب هستم تابرگردی٬ خیلی سفر نرو.)) 

موسیقی از دیدگاه امام راحل

 سخنرانی بیاد ماندنی امام خمینی  (ره ) راجع به موسیقی

موسیقی سبب می شود که مغز انسان وقتی چند وقت به موسیقی گوش کرد ، تبدیل به یک مغز غیر فعال وغیر جدی شود و انسان را از جدیت بیرون می کند .موسیقی از اموری است که البته هر کس به موجب طبع ، خوشش می آید لکن انسان را از جدیت بیرون می برد و او را به یک موجود هزل و بیهوده می کشاند.

جوانی که اکثر اوقاتش را پای موسیقی صرف بکند از مسائل زندگی و از مسائل جدی به کلی غافل می شود و عادت می کند همان طور که به مواد مخدر عادت می کند . دیگر نمی تواند یک انسان جدی باشد که بتواند در مسائل سیاسی فکر کند . موسیقی فکر انسان را طوری می کند که دیگر نتواند در غیر محیط موسیقی و شهوات و اموری که مربوط به موسیقی است فکر بکند. خود شما باید دستگاه تلویزیون و دستگاه رادیو را طوری اداره کنید که آموزنده باشد و به جوان های ما قدرت بدهد و آنها را نیرومند کند ، بنابراین دستگاه رادیو و تلویزیون طوری نباشد که ده ساعته موسیقی پخش کند و جوان های نیرومند را از نیرومندیشان برگرداند.موسیقی با تریاک فرقی ندارد . تریاک یک جوری بی حالی و بی حسی می آورد و موسیقی هم همین طور .اگر شما می خواهید مملکت شما مستقل باشد باید رادیو وتلویزیون را تبدیل کنید به یک رادیو وتلویزیون آموزنده و باید موسیقی را حذف کنید . از این که به شما بگویند کهنه پرست شدید نترسید باشد ما کهنه پرست هستیم . این ها نقشه است برای این که شما را از کار جدی عقب بزنند . این که می گویند اگر موسیقی در رادیو و تلویزیون نباشد جوانان می روند از جای دیگر موسیقی را می گیرند ، این عذر نیست !آیا حالا اگر از جای دیگر می گیرند ما باید به آنها موسیقی بدهیم ؟ ما باید خیانت کنیم؟

موسیقی خیانت است به مملکت ! خیانت است به جوان ها ی ما . این موسیقی را به کلی حذفش کنید و چیزی جای آن بگذارید که آموزنده باشد ، کم کم مردم و جوان ها را به مسائل آموزنده عادت دهید و از آن عادت خبیثی که داشتند برگردانید . این که می بینید جوان ها اگر موسیقی نباشد ، جای دیگر سراغ آن می روند ، برای این که عادت کرده اند و بخاطر این است که جوان های ما فاسد شده اند. الان ما موظف هستیم این نسلی که فاسد شده را به اصلاح برگردانیم و نگذاریم بچه های کوچک ما فاسد شوند و جلوی آنها را بگیریم.

روزنامه کیهان شماره 10764 و روزنامه اطلاعات شماره 15911 دوشنبه یکم مرداد 1358

تعریف حکمت از زبان اهل بیت (علیهم السلام )



حکمت : 

گفتار و کرداری است که بر وفق حق و حقیقت باشد .به قول مرحوم طبرسی (رضوان الله تعالی علیه) آنچه که تو را بر امر حق که باطلی در آن نباشد واقف سازد. 

این کلمه بیست بار در قرآن کریم تکرار شده ٬ اکثر موارد آن توأم با کتاب است . 

سلیمان بن خالد می گوید : از امام صادق (علیه السلام ) پرسیدم مراد از حکمت در آیه ۲۶۹سوره بقره چیست ؟ حضرت فرمود : شناخت اصول دین وتفقه (دانش ژرف ) دراحکام شریعت می باشد که چون یکی از شما فقیه بود وی حکیم است .((بحار الانوار ))  

امام باقر (علیه السلام )

اگر کسی چهل روز ایمانش را به خداوند متعال خالص گرداند خداوند متعال  مهر دنیا را از دل او بیرون کند و بینشی به وی عطا کند که درد و درمان خویش را بشناسد و حکمت را در دلش جای دهد و زبانش را به حکمت جاری سازد  .((بحار الانوار )) 

امام کاظم ( علیه السلام )

ستارگان را هر کسی می بیند ولی همه کس بدآنها راهیاب نگردد و درس حکمت را هرکسی بخواند ولی همه کس راه خویش را بوسیله آن نیابد جز آنها که به آن عمل کنند ( و زندگی خویش را بر پایه حکمت بنا نهند .) (( بحارالانوار)) 

امیرالمومنین (علیه السلام )

آغاز حکمت ترک لذت ها و فرجام آن دل کندن و نفرت از فانی شدنی هاست و فرمودند : حکمت آنگاه به ثمر رسد که با زهد و بی رغبتی به دنیا توأم باشد. ((بحارالانوار)) 

و از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده که فرمودند : 

در حکمت آل داود آمده : بر خردمند است که به زمان خویش آگاه بوده و به وظائف خود روی آورد و زبانش را در اختیار داشته باشد. 

 معارف و معاریف ج۴/۶۰۶

  

حکمت لقمان از زبان امام صادق(ع)

حکمت حضرت لقمان (علیه السلام) 

امام صادق (علیه السلام) فرمودند :  

 

بخدا قسم حکمت را به لقمان به خاطر حسب و نسب و مال و فرزندان ویا درشتی جسم و زیبائی رخسار ندادند. ولکن او مردی بود که در برابر امر خدا سخت نیرومندی به خرج می داد و به خاطر خدا از آنچه  خدا راضی نبود دوری می کرد و مردی ساکت و فقیر احوال بود ونظری عمیق و فکری طولانی و دیدی تیز بین  داشت . همواره می خواست تا از عبرت ها غنی باشد و هرگز در روز  نخوابید و هرگز کسی او را در حال بول و یا غائط ویا غسل ندید بس که در خود پوشی مراقبت داشت و نظرش بلند و عمیق بود و مواظب حرکات و سکنات خویش بود . هرگز از دیدن  یا شنیدن چیزی نخندید چون می ترسید گناه باشد و هرگز خشمگین نشد و با کسی مزاح نکرد و چون چیزی از منافع دنیا عایدش می شد اظهار شادمانی نمی کرد و اگر از دست می داد اظهار اندوه نمی نمود.

زنانی بسیار گرفت و خداوند متعال فرزندانی بسیار به او مرحمت نمود و لیکن بیشتر آن فرزندان را از دست داد و بر مرگ احدی از آنان نگریست.

لقمان هرگز از دو نفر که نزاع یا کتک کاری داشتند نگذشت مگر وقتی که دوستدار یکدیگر شدند و هرگز سخن نیکو از احدی نشنید مگر آنکه تفسیرش را پرسید و سوال کرد که این سخن را از که شنیده ای؟

لقمان بسیار با فقهاء وعلماء وحکماء نشست و برخواست می کرد و به دیدن قاضیان و پادشاهان و صاحبان منصب می رفت .قاضیان را تسلیت می گفت و برایشان نوحه سرائی می کرد که خداوند به چنین کاری مبتلایشان کرده ! و برای سلاطین وملوک اظهار دلسوزی و ترحم می نمود که چگونه به ملک و سلطنت دل بسته اند و از خداوند متعالبی خبر شده اند.

لقمان بسیار عبرت می گرفت و طریق غلبه  برهوای نفس را از دیگران می پرسید و یاد می گرفت و با آن طریقه همواره با هوای نفس در جنگ بود .

و از شیاطین اهتراز می جست  وقلب خود را با فکر و نفس خویش را با عبرت مداوا می کرد .هرگز سفر نمی کرد مگر به جائیکه برایش اهمیت داشته باشد.

به این جهات بود که خداوند حکمت اش داد و عصمت اش ارزانی داشت .

خداوند متعال دستور دادبه طوائفی از فرشتگان که در نیمه روزی که مردم به خواب قیلوله  رفته بودند لقمان را ندا دهند به طوری که صدای ایشان را بشنود ولی انها را نبیند که ای لقمان ! آیا می خواهی خداوند خلیفه خود در زمین قرار بدهد و تورا فرمانروای مردم نماید؟

لقمان گفت:اگر خداوند بر این شغل فرمانم دهد که سمعا وطاعتا چون اگر فرمانم دهد و این کار را از من خواسته باشد ، خودش یاریم می کند و راه نجاتم را می آموزد و از خطا نگهم می دارد ولی اگر مرا مخیر کند من عافیت را اختیار می کنم.

ملائک گفتند : ای لقمان چرا ؟  

گفت : برای اینکه داوری بین مردم از دشوارترین موقعیتها برای حفظ عصمت است وفتنه و آزمایشش از هر جای دیگر سخت تر و بیشتر است و ادمی بیچاره می ماند و کسی کمکش نمی کند .ظلم از چهار سو احاطه اش می کند ، کارش به یکی از دو احتمال می انجامد یا این است که در داوری اش رأی و نظریه اش مطابق حق واقع می شود که در این صورت جا دارد که سالم باشد و احتمال آن هست و یا این است که راه را عوضی می رود که در این صورت راه بهشت را عوضی می رود و هلاکتش قطعی است و اگر آدمی در دنیا ذلیل و ضعیف باشد آسان تر است تا اینکه در دنیا رئیس و ابرومند باشد ولی در آخرت ذلیل و ضعیف باشد .

از سوی دیگر کسی که دنیا را بر آخرت ترجیح می دهد هم در دنیا خاسر و زیان کار است و هم در اخرت ، چون دنیایش تمام می شود و به آخرت هم نمی رسد.

ملائک از حکمت او به شگفت آمدند! خدای رحمان نیز منطق او را نیکو دانست ؛ پس همینکه شب شد و در بستر خوابش آرمید ، خداوند حکمت را بر او نازل کرد به طوری که از فرق سر تا قدمش را پر نمود و او خود در خواب بود که خدا پرده و جامه ای از حکمت بر سراسر وجود او بپوشانید.لقمان از خواب بیدار شد در حالیکه قاضی ترین مردم زمانش بود و در بین مردم می آمد وبه حکمت سخن می گفت و حکمت خود را بین مردم منتشر می ساخت. 

سپس امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند:

بعد از انکه فرمان خلافت و پیامبری به او داده شد و او نپذیرفت ، خدای عزوجل فرمود تا داود را به خلافت ندا دهند. داود پذیرفت بدون شرطی را که لقمان کرده بود .پس خداوند متعال خلافت در زمین را به او داد و چند مرتبه مبتلا به آزمایش شد و در هر دفعه پایش به طرف خطا لغزید و خداوند او را از خطا نگهداری و حفظ نمود.

لقمان بسیار به دیدن داود می رفت و او را اندرز می داد و مواعظ و حکمت ها و علوم بسیار در اختیارش می گذاشت و داود همواره به او می گفت : خوشا به حالت ای لقمان که حکمت به تو داده شده و به بلای خلافت هم گرفتار نگشتی .

آنگاه امام صادق (علیه السلام) در ذیل آیه(( و اذ قال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنی لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم )) فرمودند : لقمان پسرش را وقتی اندرز می داد آنقدر کلماتش نافذ بود که فرزندش در نهایت درجه تأثیر قرار می گرفت. 

 

ترجمه تفسیر المیزان سوره لقمان

  

می آییم

در موسم سخت ابتلا می آییم

یکشنبه(امروز) به یاد شهدا می آییم

حاشا که برای نان "ولی" بفروشیم

حالا که علی گفته بیا ، می آییم










حرف آخر

از خود گذر کنیم که این خوان آخر است


این انقلاب بیمه عباس (ع) و اکبر(ع)است


تحریم میکنند که تسلیممان کنند


غافل از این که دل به بلاها شناور است


بیم هلاک نیست کسی را که از ازل


چشم امید او به خدای پیمبر است


با سکه ودلار نداریم هیچ کار


ما را به سر هوای اشارات رهبر است


ای نائب امام(عج)بفرما که جان دهیم


جانی که عاشقانه فدای تو سرور است


جان میدهیم و ننگ ملامت نمیخریم


حرف دل رهبر همان حرف آخر است